گردم مه تابان تو
- laksariamir
- Jul 7, 2020
- 1 min read
گردم مه تابان تو
خواهم که گردم رونق ، این سفره بی نان تو
خواهم که تا بامی شوم ، بر خانه ویران تو
خواهم برم از سینه ات ، آن وحشت پنهان تو
در این شب تاریک و کور ، گردم مه تابان تو
خواهم که تا با بوسه ای ، دردت برم از جان تو
تا در جهان پر ز غم ، یک دم شوم درمان تو
خواهم که باشم زورق ، دریای پر توفان تو
خواهم که در صحرا شوم ، ابر پر از باران تو
خواهم شوم من پا به پا ، با قامت لرزان تو
خواهم که گردم همرهت ، گیرم بدست دستان تو
کی میرود از یاد من ، آن چهره گریان تو
شرم است که بستم چشم و گوش ، بر پیکر نالان تو
خواهم که تا گردی رها از این شب تاران تو
خواهم که تا بار دگر ، بینم رخ شادان تو
خواهم که تا نوری شوم ، در هاله چشمان تو
خواهم که تا نقشی شوم ، بر آن لب خندان تو
خواهم که با مهر و امید گردیده هم پیمان تو
در این زمان بی کسی ، گردیده پشتیبان تو
خواهم که گردم رونق ، این سفره بی نان تو
خواهم که تا بامی شوم ، بر خانه ویران تو
ا.ه.ل.ایرانی (اهلی) آذر ١٣٩٢

Comments