top of page

گر فتادند جان هم

  • laksariamir
  • Jun 6, 2021
  • 2 min read

گر فتادند جان هم


رهبران دزد و جانی گر فتادند جان هم

روزگاری بوده اند هم سفره و قربان هم

تا به نام یک خدا و دین شدند همراه هم

بوده اند هم آخور و همدین و هم‌پیمان هم


گر فتادند جان هم از مهر و از ایمان نبود

از ریا هست نشکنند چون سینه گریان هم

بر دل خشکیده این جانیان نابکار

اشک تمساح است سرازیر گر شدند باران هم


در کنار هم اگر ماندند و بردند هر چه بود

بوده اند بر سفره خون در وطن یاران هم

گر که بینی هر یک از دین و خدا دارد سخن

بوده اند در کیش شیطان یار با ایمان هم


مومن هستند تک به تک این حاجیان یاوه گو

در کنار کعبه قدرت چو همکاران هم

از سیاست بازی و دینبازی است و از ریا

میکنند رسوا اگر سیمای بیوژدان هم


جنگ قدرت هست نه از پاکی این خودکامگان

برملا گر میکنند هر حیله پنهان هم

جان مردم را دریدند در نهان و آشکار

تا شدند سگهای هار ، خود طعمه دندان هم


از طمعکاری , تبهکاری و جنگ قدرت است

گر شکستند این سکوت و فصل اطمینان هم

بگذرد این انتخابات پر از رنگ و حنا

لاشه خواران بار دیگر گشته پشتیبان هم


آش مردم چون همان است کاسه فقر هم همان

آشپزها جابجا برجا ولی مهمان هم

فقر و درد ارزانی مردم شد از دولت و دین

مانده در زنجیر ترس و جهل و در زندان هم


جابجا شد لحظه ای گر سفره این جانیان

بار دیگر میشوند همراه و هم پالان هم

گرچه ایندم کاسه کوزه بر سر هم بشکنند

بار دیگر میشوند همکاسه و درمان هم


نان زحمتکش ربودند کرده کاخ خود بنا

این زمان ناراضی اند دزدیده گویی نان هم

رهبران دزد و جانی گر فتادند جان هم

روزگاری بوده اند هم سفره و قربان هم


ا.ه.ل ایرانی - اهلی - خرداد ۱۴۰۰






Comments


Subscribe Form

©2020 by Amir Ahli Laki. Proudly created with Wix.com

bottom of page