گر خدایی هست یا نیست

گر خدایی هست یا نیست

-------------------------------

چون سخن گفتن از ایزد ، یا خدا دشوار نیست

هر زمان در دست حاکم ها به جز ابزار نیست

گر خدایی هست، نیازش ثروت و دربار نیست

دین و ایمان و پرستش یا دعا اجبار نیست

گر خدا هست، این جنایت ها و این کشتار نیست

از تجاوز یا شکنجه ، این همه اخبار نیست

از عزیزان ، این صدای ناله ها و زار نیست

روح و جان مردمان آلوده و بیمار نیست

در پیام این خدا بر مردمان آزار نیست

مردمان را چون سزاواری از این آوار نیست

گر خدایی هست هرگز دشمن دلدار نیست

دشمن شادی و مهر حاصل از دیدار نیست

این ستم شایسته این مردم دین دار نیست

زندگی بر مردمان هر روز و شبها تار نیست

زندگانی لایق نیش و ستم از مار نیست

آدمی در چنگ سگ های سراپا هار نیست

حامی هر جانی و دزد و خیانت کار نیست

شادمان از دولت ظلم جنایت کار نیست

خوش از آنکه مردمان را سر رود بر دار نیست

کودکان دردست هر ظالم، حقیر و خوار نیست

این حکومت دست مشتی ظالم و کفتار نیست

در میان خاک و خون ، آزاده و ایار نیست

سوی گلها چون روی، هر دم به دستت خار نیست

هر کلام این خدا ، زیباتر از اشعار نیست

در تباهی گر خدا با مردمان غمخوار نیست

این خدا ، آزادی و آزادگان را یار نیست

گر دعا ها مان به درگاهش کنون بسیار نیست

از خدا ، این بندگان را از دعا اصرار نیست

روضه خوانی بر سر زحمتکشی سر بار نیست

این دوای درد و فقر ملتی بی کار نیست

جایگاه ابلهان جز یونجه گاه و غار نیست

جز سیاهی و تباهی ، کولشان خر بار نیست

گر خدا در سینه ات هست ، جای آن هشدار نیست

گر به جان مردمان شد، آن به جز اخطار نیست

جز سلاحی ، زیر دست دولت مکار نیست

جز جدایی از حکومت، چاره ای در کار نیست

از دروغ و حیله هاشان ، هرگز آن اقرار نیست

چونکه در تاریخ دیدیم ، ذره ای اسرار نیست

گفتن این نکته ها لازم هزاران بار نیست

خود فریبی حربه یک آدم هشیار نیست

این خدای آسمان راضی به این رفتار نیست

ظلم دین و آیه ها را جای هر ایثار نیست

چون خدا در سینه ها، یا جز که در پندار نیست

پس نیازی از قبول، یا از همه انکار نیست

گر خدایی هست، خواب است، این زمان بیدار نیست

آدمی از دین و مذهب اینچنین بیزار نیست

گر خدایی هست یا نیست، راهمان هموار نیست

راه حق جستن به جز برپایی و پیکار نیست

ا.ه .ل ایرانی (اهلی) تیر ماه ۱۳۸۹