کوسه ها ، ماهی ها ، آدمها
اگر آدم شود روزی زمانی کوسه ماهی
شود او مهربان تر هر کجا با هر چه ماهی
بسازد جعبه ها محکم که گردند سرپناهی
درون آب دریا ماهیان را جایگاهی
کند اصلاح درون جعبه ها را گاهگاهی
که تا ماهی بداند قدر او خواهی نخواهی
بسازد یک خدا تا ماهیان گویند الهی
به روز و شب که تا بر آسمان ماند نگاهی
بهشت در آسمان و دوزخ است در قلب چاهی
مبادا کرده روزی انتخابی اشتباهی
و در جنگ میان کوسه ها ، سازند سپاهی
که در آن ماهیان در جنگ و میگردند سلاحی
نمیبیند چو ماهی رنگ تاریک سیاهی
چه میداند تفاوت از بهشت و این تباهی
سزا هست گشته ماهی ها غذا جز آن چه راهی
و هستند در سکوت چون ماهیان ، کی جای آهی
بسازند چون دهان کوسه ، هر جا سجده گاهی
و هر اندیشه و پرسش ، چه باشد جز گناهی
روند با جان و دل چون در دهان کوسه ماهی
نباشد مزه ای بهتر، چو شادان گشته ماهی
ا.ه.ل.ایرانی (اهلی) آبان ۱۳۹۱
Comments