top of page
Search
laksariamir

که سال بد شد سپری

Updated: Mar 19, 2022

که سال بد شد سپری

به پا شویم و متحد ، که سال بد شد سپری

که از سیاهی در دیار , نمانده دیگر اثری

ز بستر سکوت خود ، ز لختی و بی ثمری

به پا شویم به ناروا ، به ریشه ستمگری

اگر نشسته ناامید ، و خسته از بی خبری

ز درد دوری ات اگر ، چشم به در منتظری

که تا به جان کودکان ، نمانده دیگر خطری

رها ز هر حجاب جهل ، نه روسری نه توسری

که مانده بوی عطری از ، خورشت و نان بربری

نمانده بوی درد و فقر ، و سفره دربدری

رسیده گاه همدلی ، رسیده گاه یاوری

به هر چه دزد باور است ، رسیده گاه داوری

به پا شویم که تا رود ، ولایت حیله گری

و هر اجیر و شرخری ، ز نوکر و ز رهبری

به جای راه آسمان ، رویم به راه بشری

به مردمان و این جهان ، کنون کنیم ما نگری

ز هر کجای این دیار ، کرد و بلوچ و آذری

از اصفهان ، خراسونی ، ز بختیاری و لری

کوچ نشین و ترکمن ، مرز نشین و بندری

عشایر ، ایلات و عرب ، گیلک و فارس یا طبری

اگر کنار کاسپین , و یا خلیج رهگذری

اگر ز اوج قله ها ، و یا کویر شرری

به پا شویم و متحد ، که سال بد شد سپری

که از سیاهی در دیار نمانده دیگر اثری

ا.ه.ل.ایرانی (اهلی) بهار ١٣٩٢





4 views0 comments

Recent Posts

See All

نیکا

Comments


bottom of page