top of page
Search
laksariamir

کجایند

کجایند


هر مردم و هر باور و دین گرچه جدایند

در باور خود بسته به نوعی ز خدایند

یک فاجعه آمد همه دنبال دوایند

ای بس که در این خلوت خود گرم دعایند


مردم همه پرسند ز خدایان که کجایند

اینگونه چو درمانده و بی حرف و صدایند

دارو چو رسید و همه عاری ز بلایند

گویند همگی شکر خدا چونکه رهایند


هر گوشه بسی مرده و مردم به عزایند

بسیار ولی گشنه و محتاج غذایند

دانسته ندانسته بسی مانده به جایند

در فکر خدایند , کجا فکر روایند


ای بس که بدنبال خدا رو به هوایند

بر مهر خدایی که نبینند گدایند

دلبسته بر آن آب شراب یا که عصایند

یا منتظر باغ بهشتی و صفایند


ای بس به خدایان دگر خوش و رضایند

با مردم خود چونکه خدایی بستایند

وانان که به نامی ز خدا پر ز ریایند

بنشسته به دولت و ز مردم که سوایند


بس مردم آزاده در این صحنه به پایند

عاری ز خدایان و ز هر گونه ادایند

بس مردم و بس مذهب و ای بس که خدایند

در فاجعه اما همگی خواب و جدایند


ا.ه.ل.ایرانی - اهلی - اردیبهشت ۱۳۹۹

1 view0 comments

Recent Posts

See All

Commentaires


bottom of page