چهل دزد شیاد
- laksariamir
- May 27, 2020
- 1 min read
چهل دزد شیاد
شنیدیم ای بس از افسانه چل دزد بغداد
کنون دارم تو را من قصه از چل دزد شیاد
اگرچه دارد این قصه بسی تفسیر و ابعاد
سرآغازش نیاز مردم است بر عدل و امداد
و آن روزی که بس مردم به دام مذهب افتاد
به دست آنکه افیون کرده دین بر خلق معتاد
یکی سردسته دزدان شد و در حیله استاد
یکایک دور او گرد آمدند مزدور و همزاد
به نام دین و الله کرده از خود دولت ایجاد
چه ها کردند ز دزدی و تجاوز قتل و بیداد
بسی افتاده در زندان به نام دین و ارشاد
و دادند ای بسی اندیشه داران دست جلاد
اگرچه از چهل گویم سخن بس بوده تعداد
سر و ته گرچه یک کرباس و ای بس بوده مازاد
به غارت برده مال و جان و فرهنگ داده بر باد
تجاوز یا شکنجه ، قتل مردم کی شد ایراد
و کم کم برده از یاد مردم از تاریخ و اجداد
و ای بس شد امام و ای بسی پیغمبر اولاد
و این دم نوبت ما هست کنیم این میهن آباد
که تا میهن و تا اندیشه داران گشته آزاد
چو با هر قطره خون میشویم ما مشت و فریاد
رسد با دشمن دیرینه مان آن روز میعاد
و باید سرنگون کرد ریشه هاشان را ز بنیاد
که این دزدان غارتگر یکی هستند و شیاد
ا.ه.ل.ایرانی (اهلی) مهر ماه ۱۳۹۰
Comments