top of page
Search
laksariamir

چرا گردیده دین صد دین

اگر یک دین شود صد دین ، نباید گشته ما خوشبین

خدا گر داده آن دین را ، چرا گردیده دین صد دین

چرا با ترس و نادانی ، بیافتد جان هر مسکین

که بار دوش زحمتکش ، کند سنگین‌تر از سنگین

اهلی

---

بارها به این فکر میکنم که چرا خدایی یکتا هزاران پیامبر را به خاور میانه فرستاد, چین, ژاپن, شرق دور و آمریکای جنوبی را بی بهره و رهنما رها کرد و همین جا بود که دست کم سه دین اسلام , مسیحیت , و یهود به جان همدگر و به جان بقیه دنیا افتادند و سرانجام هم ده ها شعبه و فرقه بیرون دادند... میاندیشم, تکلیف مردم این میان چیست !!


در جستجوی فرقه های اسلامی هم به جایی نرسیدم, چندین نمودار و متن هست و از فرقه ها هم کمبودی نیست. برخی هم امام زمان خود را باور دارند و پیروان هم دنبال رهبران آواره این دنیا و سراب دنیای موعود هستند و با آن هر فقر و درد و بدبختی و خفت و تبعیض و فرمان نا انسانی را پذیرا هستند.

---

چرا گردیده دین صد دین


اگر یک دین شود صد دین ، نباید گشته ما خوشبین

خدا گر داده آن دین را ، چرا گردیده دین صد دین

اگر دین از خدا آمد ، چرا اینگونه هست ننگین

اگر هم از بشر آمد ، چه به نیکی شود آیین


اگر در خدمت خلق است ، جهان آن را کند تحسین

وگر از ظالم و دلق است ، چه به بر آن شویم بدبین

چرا با ترس و نادانی ، بیافتد جان هر مسکین

که بار دوش زحمتکش ، کند سنگین‌تر از سنگین


چرا دین‌های پر غوغا ، کنند با ما چنین تمرین

نه در برزیل و یا ژاپن ، ویتنام یا کره یا چین

عربها ، ترکیه ، ایران ، و پاکستان شدند دستچین

ولی بیگانگان شادان ، چو ما درمانده و غمگین


چرا با جهل و نادانی کنند آيين ما چرکین

خرافات و ریاکاری ، کنند بر مردمان تلقین

چرا رنگ عزاداری ، کند هر عید ما تزیین

‏چرا زنجیر و شمشیر است بجای سفره ی هفت سین


اگر خواهی که بگزینی ، رهی از باور دیرین

چه خوش انسانیت گردد ، به درد مردمان تسکین

بیا تا سرنوشت خویش ، بدست خود کنیم تعیین

بیا با مهر و نیکی ها ، کنیم ما زندگی شیرین


چرا دین گشته ابزاری ، بدست دشمنی پر کین

سلاحی گشته از نفرت ، جهان را تا کند خونین

ستمگر شد سوار ما ، و دین بر پشت ما شد زین

اگر یک دین شود صد دین ، چگونه مانده ما خوشبین


ا.ه.ل.ایرانی -اهلی- تیر ماه ۱۴۰۱

---


در متون قدیم شمار فرقه‌های اسلامی را ۷۳ فرقه می‌شمردند و به آن‌ها اصطلاحاً «هفتاد و سه ملت» یا «هفتاد و سه گروه» می‌گفتند. در این متون، فرقه‌های اسلامی به شش گروه رافضیه، خارجیه، جبریه، قدریه، جَهمیه و مرجیه تقسیم می‌شد و برای هر گروه ۱۲ زیرگروه نام برده می‌شد.


ابوالقاسم رازی هفت فرقهٔ دیگر نیز نام می‌برد به این شرح: کرامیه، هریه، حالیه، باطنیه، اباحیه، براهمیه، اشعریه. در برخی متون اسم فرقه‌های سوفسطائیه، فلاسفه، سمنیه، و مجوسیه نیز دیده می‌شود






0 views0 comments

Recent Posts

See All

نیکا

コメント


bottom of page