ویکتور خارا
- laksariamir
- Sep 25, 2020
- 3 min read
ویکتور خارا
قلم در دست لرزانم ، بجوید سقف دنیا را
که یابد آدمیت را ، ز انسانی چنان خارا
در این دنیای تاریکی ، پر از نفرت و بس تارا
نشانم داده با قلبش ، تپش هایی ز رویا را
چه زیبا بود گل جانش ، که جان بخشوده دلها را
چه زیباتر کلامش بود ، به جان آورده جانها را
که باغ زندگانی را ، ز مهرش کرده گل آرا
به یاد آور تو انسانها ، به یاد آور تو گلها را
به یاد آور مبارز را ، هنرمندی توانا را
و در هر شعر و پندارش ، کلام پاک و زیبا را
به یاد آور تو نامش را ، به یاد آور سخنها را
که ما از بودن خارا ، شویم در این جهان دارا
به یاد آور ز ویکتورها ، که بهتر کرده دنیا را
به یاد آور که انسان بود ، بزرگ و کم نظیر خارا
ا.ه.ل.ایرانی (اهلی) شهریور ١٣٩٢
به یاد بزرگمرد شیلی ، مبارز ، معلم ، شاعر ، هنرمند و انسانی آزاده ، ویکتور خارا ، که در ٤١ سالگی پس از شکنجه بدست مزدوران پینوشه ، با ٤٤ گلوله نفرت پر پر شد.
ویکتور لیدیو خارا مارتینِس ( Víctor Lidio Jara Martínez) (زاده ۲۸ سپتامبر ۱۹۳۲ در سانتیاگو – درگذشته ۱۶ سپتامبر ۱۹۷۳ در سانتیاگو) شاعر، خواننده و انقلابی شیلیایی بود که در جریان کودتای نظامی آگوستو پینوشه علیه سالوادور آلِنده در شیلی به قتل رسید
ویکتور خارا در روستایی فقیر در شیلی زاده. مادرش شعرهای بومی میسرود و بدین ترتیب خارا از کودکی با ترانههای روستایی آشنا شد. با کوچ خانوادهٔ خارا به شهر سانتیاگو، او با محیطی متفاوت از جامعهٔ روستایی آشنا شد. خارا پس از مرگ مادرش دچار خلاء عاطفی شد و به مدرسه دینی رفت. اما پس از دو سال آنجا را ترک کرد و به دورهٔ سربازی رفت. خارا پس از پایان دورهٔ سربازی، به دانشگاه شیلی رفت و در آن جا به مطالعهٔ موسیقی بومی شیلی پرداخت.
پس از پیروزی حزب «اتحاد مردم» در انتخابات سپتامبر ۱۹۷۰، خارا طی سالهای ۷۰ تا ۷۳ به سراسر شیلی سفر کرد و برای کارگران معدن و کارخانهها، دانشجویان و دانشآموزان کنسرت برپا کرد و در این مدت چهار آلبوم منتشر نمود
در سال ۱۹۷۳ با آغاز کودتای پینوشه بسیاری از انقلابیهای پیشرو از جمله آلِنده به قتل رسیدند و بسیاری دیگر نیز بازداشت شدند. خارا نیز در جمع دانشجویان دانشکده فنی دستگیر شد و به همراه شمار زیادی از دانشجویان به استادیوم سانتیاگو منتقل شد. در آنجا استخوانهای دست و انگشتهای او را شکستند و از او خواستند در حضور سایر بازداشتشدگان آواز بخواند و او ترانه «ما پیروز خواهیم شد» سرود مخصوص حزب اتحاد مردمی را خواند.
در روز ۱۶ سپتامبر ۱۹۷۳ جسد تیرباران شدهٔ او را در کنار خیابان پیدا کردند
آخرین ترانهٔ او که حکم وصیتنامهاش را داشت، بر روی تکهای از روزنامه نوشته شده بود و توسط یکی از افرادی که از استادیوم شیلی جان به در برد به دست همسرش رسید:
پنج هزار نفر این جاییم/ در این بخش کوچک شهر/ چه دشوار است سرودی سرکردن/ آنگاه که وحشت را آواز میخوانیم/ وحشت آنکه من زندهام/ وحشت آنکه میمیرم من/ خود را در انبوه این همه دیدن/ و در میان این لحظههای بیشمار ابدیت/ که در آن سکوت و فریاد هست/ لحظه پایان آوازم رقم میخورد.
در شیلی، مرگ ویکتور خارا نشانی از یک فصلی فراموش نشدنی در تاریخ کشور و زخمی ملی است. شیوه مرگ ویکتور خارا باعث شد او به نماد بینالمللی مقاومت تبدیل شود.
در سال ۲۰۰۹ (میلادی) و به دنبال تحقیقات تازه درباره به قتل خارا، پیکر او در مراسم خاکسپاری عمومی با حضور هزاران نفر از طرفدارنش دوباره به خاک سپرده شد.
در سال ۲۰۱۶ (میلادی) پدرو بارینتوس، افسر پیشین ارتش شیلی در دادگاه مدنی فلوریدا مسئول مرگ خارا دانسته شد. در سال ۲۰۱۸ (میلادی) نیز هشت افسر بازنشسته دیگر به جرم مشارکت در قتل خارا محکوم و زندانی شدند.

Komentarze