و از یادم نخواهم برد
- laksariamir
- Jun 22, 2021
- 1 min read
و از یادم نخواهم برد
چه گلهایی که در بستان ، ز تاریکی و غم پژمرد
نمیبخشم ، نمیبخشم ، و از یادم نخواهم برد
همیشه یاد دارم من ، ز جان هایی که میآزرد
شکنجه ، چوب دارش را ، ز یاد خود نخواهم برد
روان مردمان بشکست ، و جان کودکان افسرد
جنایت یا تجاوز را ، ز یاد خود نخواهم برد
و ای بس جان پاکانی ، که در قلب سیاهی مرد
و من تا یک نفس دارم ، ز یاد خود نخواهم برد
اگر ترکیم و یا از فارس، بلوچیم یا لریم یا کرد
همه یکسان و همدردیم ، و از یادم نخواهم برد
گریزان کی توانیم ما ، ز رویارویی و برخورد
و آن دم دشمن خود را ، ز یاد خود نخواهم برد
بسی در خون و بس دربند، و ای بس خونمان را خورد
نمیبخشم ، نمیبخشم ، و از یادم نخواهم برد
ا.ه.ل. ایرانی (اهلی) دیماه ۱۳۸۹

Comments