همبسته ز هشیاری
- laksariamir
- Sep 25, 2020
- 9 min read
همبسته ز هشیاری
در کشور ما جرم است آزادی و هشیاری
آزاد نبود اینجا , اندیشه و پنداری
این دم که بس افتادند , میهن شده آواری
آزاده به یاد آور ، پیمان وفاداری
در میهن ما هر روز , درد است و عزاداری
راهی نشود پیدا از گریه و از زاری
فردا چه امیدی هست، گل مانده به گلزاری
پرپر شده چون گلها , برجاست فقط خاری
اینجا که به پا هست هر , مزدور ز خونخواری
هر دم به تن پاکان , نیشی زده چون ماری
شرم است که شدند همره , ای بس ز سیه کاری
با تهمت و توهین ها , از شدت بیکاری
بر جان هم افتادن کی شد ره بیداری
تا مانده جدا از هم , برجاست گرفتاری
آزاده ولی برپاست ، از شدت بیزاری
در عمق تباهی ها ، با سختی و دشواری
امید رهایی نیست ، بی یاری و همکاری
باید که یکی گردیم بر دولت اجباری
ای آنکه ز جان این دم آماده پیکاری
بر ماست به پا خیزیم , برماست کنیم کاری
از ریشه براندازیم ، این مایه بیماری
پایان بدهیم با هم این رسم ستمکاری
بر مردم آزاده , چون میرسد آزاری
بر ماست به پا خیزیم همبسته ز هشیاری
ا.ه.ل.ایرانی (اهلی) شهریور ۱۳۹۹
-----
سالهاست که اخبار تلخی از نداها , ستار ها, نوید ها, و نادرها به گوشمان میرسد و هر روز را با خبری دردناک شروع میکنیم. سالهاست که آزادگان از جان گذشته در کشور ما در دست شوم دژخیمان, شکنجه گران و مزدوران رژیم ولایت پرپر میشوند و در زندانهای خوفناک هر روز با بیماری, توهین, شکنجه و آزار و رفتار غیر انسانی روبرو هستند.
شوربختانه , جمعی در فضای مجازی همچنان گرم شعار ها و دست و پنجه نرم کردن و زور آزمایی و فحاشی و توهین و برچسب زدن هستند و نان رژیم را چرب تر میکنند.
یکی از این موارد اخیر, حملات به نسرین ستوده هست. در اینجا قصدی از تجزیه و تحلیل آنچه بر سر نسرین آمده و میاید یا درستی و نادرستی افکار سیاسی این بانوی آزاده را ندارم. رسم آزادگی این هست که حق ماست که بتوانیم آزادانه نظر خود را بگوییم و اندیشه خود را سهیم باشیم, اگر نه چه فرقی با رژیم یا رژیم های خفقان داریم. البته همیشه آسان هست که بدور از همه مشکلات و دردهای کشور در پشت کامپوتر ها و در فضای مجازی و بدور از میدان درد و مبارزه, شعار داد و داد و هوار کرد.
شاید آنها, یا شما یا من درست میگویند و میگویید و میگویم , و شاید هم که نه. اما با نگاهی به برخورد و استفاده کلام برخی از این گروه و اشخاص , بویی از آزادگی, انسانیت و درست اندیشی به مشام نمیرسد و از هر اندیشه و سامانه ای که در ظاهر پشتیبان هستند امیدی به فردای بهتری از اینان اندیشه و سامانه شان نیست. این عقیده که هر بار از نسرین خبری شد رژیم هم کسی را اعدام کرد و نفرین فرستادن بر نسرین و آرزوی مرگش را داشتن , بیشک نشانی از انسانیت و آزادگی نیست. نشانی از خردمندی نیست یا شرافت و یا نمادی از آینده ای بهتر بدست و اندیشه ناپاک چنین انسانها.
بدتر از این, کسانی هستند که با استفاده از نوید ها بیشتر به این افکار ناپاک دامن میزنند. یکی میگوید چرا فرانسه , آلمان , انگلیس عکسی از نوید ها پخش نمیکنند ولی عکس نسرین همه جا دیده میشودو برخی چه چه زنان لایک تقدیم میکنند, و میگویند بله از ماست که برماست, کی ما یاد میگیریم! شرم آور اینکه به صفحه ایشان نگاهی بکنیم که حتی برای حفظ ظاهر هم عکس یا پستی در مورد نوید یا نوید ها نیست!! نه امروز, نه دیروز , نه زمانی که کسی نوید را با یاد نداشت , تلاشی برای شناساندن و حمایت از او کردند, نه زمانی که نوید را کشتند, کاری از پیش بردند, و تنها هدف این تماشاگران تفریحی دنیای مجازی, مطرح بودن است, و بازی کردن در یک کندی کراش سیاسی و حتی به قیمت حمله کردن و خدشه دار کردن نام دیگران و دیگر انسانها و مبارزان و رهروان راستین.
هستند کسانی که در آرامش و رفاه نسبی خود در آمریکا و اروپا, همچنان دیگر فعالان راستین را به تمسخر میگیرند, و از دور دستها به آنها که در میدان مبارزه راستین هستند, فرمان میدهند که چه باید کرد و نکرد! و همچنان عکسهای زندگی مدرن خود را به رخ میکشند. و با چند کلمه یا جمله تکراری و توهین آمیز خودی نشان میدهند تا ببینیم که نظر اینان از حقوق بشری و آزادی و آزادگی چیست.
گرچه هر یک دوست داریم که ادعا کنیم که همه چیز را میدانیم و میفهمیم و ما راه درست هستیم , یا کورکورانه میپنداریم که از تنها اردوگاه درست حمایت میکنیم. مردم در کشور ما جدا از رویارویی با ستم دین و دولتی ریاکار, با خرافات, فقر, بیکاری, بیماری و دردهای بیشمار روزمره روبرو هستند. همچنان که در کشور ما تفاوتهای عقیدتی و باورهای متفاوتی وجود دارد, در جنبش ضد رژیم فاشیستی هم جریانهای بسیار متفاوتی موجود هست و هیچ یک به تنهایی راه درست و دمکراتیکی نخواهد بود و موفق نخواهد شد.
از دید من , میتوان جنبش را دست کم با اتحاد بر ضد هر عمل غیر انسانی و ضد حقوق بشری به پیش برد, بر ضد اعدام و شکنجه و زندانهای سیاسی, بر ضد حق کشی ها و با به یاد آوردن تک تک آزادگان گمنام و نامی. شاید که بتوانیم از آن یاد بگیریم که بدون اتحاد, امید رهایی نیست, یاد بگیریم که هشیاری بدون همبستگی, هشیاری نیست, و بیداری در چارچوب آلوده به نفرت و تعصب کورکورانه , بیداری نیست. از دید من , همه آنهایی که از جان در راه آزادی و برای حقوق بشری در تلاش هستند و خاری هستند در چشمان این رژیم , ارزش حمایت دارند. از دید من آنهایی که با خودبینی, همچنان دست بر گلوی دیگر مبارزان و رهروان دارند و تنها سهم شان در جنبش داد و هوار و شعار و توهین و زورگویی و برچسب زدن به این و آن هست, و ایجاد جدایی, هرگز قدمی برای جنبش آزادی, برای آزادگی و انسانیت و حق جویی و حقوق بشری نخواهند برداشت. اینان هستند که دانسته و ندانسته به بقای این حکومت فاشیستی کمک کرده و میکنند.
آنها که حتی در انسانیت و کسب حقوق بشری هم اتحاد و احترامی قائل نیستند, چه بهتر که نباشند. نسرین بیشتر طول عمر فرزندان را در زندان و یا زیر فشار مداوم دین و دولت ریاکار گذراند, به خاطر حمایت و دفاع از آزدگان دیگر میهن و ایستادگی از جان در برابر این رژیم خونخوار . توهین به این زن آزاده, نهایت پستی ست از آنها که جز کلام و اندیشه ناپاک و شعار تو خالی ارمغانی برای میهن و جنبش ندارند و با بی شرمی از دوردست و در رفاه نسبی در کنار کامپیوتر و دور از میدان درد و مبارزه نشسته و فرمان میدهند چه باید کرد! شرم بر آنان که از نخوردن یک وعده غذای روزانه هم جانشان به لرزه میافتد در تمسخر انسانهایی راستین مینشینند. شرم بر آنها و ایکاش میتوانستند یک لحظه با صداقت , خود را به جای نسرین های میهن بگذارند, تا شاید امیدی برای آینده و اینان باقی بود.
کاش همه نامهای آزدگان گمنام میهنم را میدانستیم, کاش از همه تصویری در دستمان بود, کاش هر ماجرای دردناک را میتوانستیم نقل کنیم...ولی چه میتوان کرد , با هزاران و هزاران آزاده آزرده و با اینهمه جدایی در بین رهروان. در ساختن این تصویر نه ابزار و نه مهارت درستی برای اینکار در دست داشتم و با هر چه از دستم برآمد , و روی اینترنت پیدا کردم, و با وقتی کم , بدون هیچ فکر خاصی از برتری و اهمیت بیشتر یکی بر دیگری, ساخته شد.
با درود به همه انسانهای آزاده و میهن پرستان و مبارزین راستین.
من درون سینه ام دارم غمی بی انتها
کی توانم از دل گریان خود گردم جدا
کی بگردیم ما از این داغ سیاهی ها رها
تا نشستیم در تماشا و خوشیم با ادعا
اهلی
--
شک نیست که همگی ما لزوما تنها یک مسیر و باور بر ضد رژیم را دنبال نمیکنیم, و شاید در این مسیر برخی دیگر از شخصیتها را دوست نداریم نمیپذیریم یا مخالف هستیم یا حتی خائن میشناسیم یا سلطنت طلب, چپی, اصلاح طلب یا. مزدور لقب میدهیم. این حق ماست که نظر خود را بیان کنیم. اما چه نیاز هست به پراکندن نفرت و کینه, و شک و تردید به جان مردم انداختن؟ و چه کسی براستی از این حرکتها سود میبرد؟
اگر جمهوری اسلامی سقوط کرده بود و ناگهان ایران در خطر کنترل قدرت گرفتن از کسانی که دوست نداریم یا با آنها مخالف هستیم بود, یا در انتخاباتی دمکراتیک, کاندید شده بودند, بله, ولی حالا چرا؟ ما که کلی راه تا آن مرحله داریم !
حتی اگر یک شبه این رژیم را برنداختیم که ۴۲ سال نتوانستیم, کیست که چنین خواهد کرد, امریکا, غرب؟ یا خارج نشینان؟ کیست که زندان و دار و بدبختی روزانه را به جان میخرد و جلوی این رژیم خونخوار می ایستد؟ این رژیم برجاست چون بین مردم نفرت و کینه و شک و تردید و ترس پخش میکند تا هرگز اتحادی بین مخالفین ساخته نشود.
با توهین به چند زندانی سیاسی دست چین شده, و برخی از شخصیتهایی که سالهاست به ما مبارزه را یادآوری کرده اند, به همه این زندانی ها توهین کرده ایم, چون شعور آنها از ما پشت کامپوتری ها و راحت نشینان خارج, بسیار بیشتر است, و بسیار متحد تر هستند چون در قلب مبارزه و میدان مبارزه هستند.
پس با این کار , دانسته یا ندانسته حمایت خود, و حمایت داخلی و جهانی را از آنها گرفته ایم, آیا جریان این اینقدر پیچیده هست که کور کورانه به توهین و فحاشی و خرا ب کردن چهره ها میپردازیم؟ دام و تله راستین اینجاست, این تصادفی نیست, باید پرسید چه کسانی هستند که با پخش چنین مزخرفتاتی در مورد زندانی های سیاسی و با کینه پراکنی و ایجاد شک و تردید و نا امیدی در جانهای مردم , به صف شکننده جنبش ضد رژیم ضربه میزنند؟ و چه کسانی کور کورانه و دانسته و ندانسته بازیچه خائنین و بیگانه به این پستی بیشرمانه دامن میزنند؟
از نسرین ها خوشتان نمیآید, خوب که چی؟ مشکل با نسرین ها چست که این فوریت را دارد؟؟!! آیا در این که حقوق بشری باید مراعات شود توافق نداریم, که اعدام و شکنجه و زندانی سیاسی نباشد؟ که اندیشه در بند خفقان نباشد؟ چرا این را به ناگهان از یاد میبریم , توهین میکنیم, مرگ زندانی را آرزو میکنیم!! آیا با اینکار از رژیم بهتر هستیم و اندیشه و آینده بهتری به ارمغان داریم؟؟
از خرد و منطق استفاده کنیم و لحظه ای خود را جای این کسانی که به آنها توهین میکنیم و هدف قرار میدهیم بگذاریم. و اگر که حیله و دام و تله ای در کار هست, اینجا دو راه داریم:
یک راه این هست که باور کنیم , نسرین ها را رژیم روی کار گذشته, که سالها به دور از فرزندان و زندگی و سلامت خود, منتظر هستند که بیست سال بعد سر کار بیایند, و این همه مدت فیلم بازی کرده و دیگر زندانیان سیاسی و همبندان احمق بوده و یا همبازی این حیله و فریب!و مردم امید بیهوده به این ها بسته و باید در شک و تردید و ترس و خفقان و سکوت باقی بمانند., و یا بیشتر بر سر هم بزنیم و جبهه بندی کنیم و نفرت بسازیم.
راه دیگر, اینکه از خود بپرسیم این فوریت توهین ها و اتهامات و حرکتهای ضد نسرین ها در چیست؟ و کیست که از این حرکتها سود میبرد؟
از خود بپرسیم که با خراب کردن نسرین ها, و نفرت پراکنی, و شک و تردید به دل مردم و مبارزان انداختن, و حمایت داخل و خارج را از بین بردن, چه سودی حاصل میشود و برای چه کسی؟
این ها هستند کسانی که براستی برای ما دامی پهن کرده اند. اینان هستند که تخم دشمنی و کینه و نفرت پخش میکنند و شک و تردید و نا امیدی به جان مردم و رهروان میاندازند.
پستی دیدم از ویدیویی از یک آقای دکتر که کانادا زندگی میکنند, ادعا میکند سالها پیش , نسرین از او مصاحبه کرد و بعد از آن او و دوستش زندانی شدند. یعنی این مصاحبه اینقدر سری بوده؟ برای چی؟ یعنی این آقا اینقدر برای رژیم خطر داشتند و رژیم ایشان را نمیشناخت و تنها از طریق نسرین خبردار شدند! جالب تر اینکه, هم ایشان هم نسرین , وکیل هستند. چطور این آقا که رژیم اینقدر ازشون میترسید و برایشان مهم بود, از کانادا سر در آوردند و میتوانند با شرکتشان مجانی به داد مردم هم برسند و بودجه مخفی برای اینکار دارند, ولی نسرین در زندان و سالها به دور از فرزندان و زیر بار توهین و تحقیر و با دیگر همبندان هستند. یا باید به این جناب دکتر گوش کنیم که همه این زندانیها فیلم بازی میکنند و سالهای عمرشان و سلامت و زندگی خود را داده اند, که ما را گول بزنند که چی؟؟ شاید سو تفاهم هست, شاید حساب شخصی هست یا کسی ایشان را تشویق به این کار میکنند, یا شاید براستی حرکت و حیله ای حساب شده در پشت پرده هست که نمیبینیم و نمیخواهیم ببینیم. باید پرسید, آیا الان نیازی به این نفرت پراکنی هست؟ براستی این جریانات به سود کست؟
هر مشکلی با نسرین ها دارید, کنار بگذارید, به اتحاد بر ضد رژیم کمک کنیم, به حرکت برای آزادی همه زندانیهای سیاسی, به پایان داد به اعدامها , و به پیشبرد حقوق بشر, ... الان هدف ما این رژیم هست, و هر کس ما را با فوریت به بیراهه و جدایی میکشند, هدفی دیگر دارد, و دانسته و ندانسته به رژیم کمک میکند و بس. با درود.
--
عمل گر نیست ، آسان است سخنرانی و گفتار
ولی بر پا شدن در راه حق سخت است و دشوار
و این سختی راه با همدمیها گشته هموار
اگر با وحدت و همگامی خود گشته هشیار
اهلی

Comentários