نوروز رسید
نوروز رسید گرچه بهار همره ما نیست
عید است ولی بوی بهاری به هوا نیست
آیین کهن مانده و برجاست همیشه
پر گشته سیاهی کنون شور و صفا نیست
فرهنگ و تمدن اگر از میهن ما رفت
باید که بپرسی که کجا رفت و چرا نیست
از خون دلیران وطن سبز شد این خاک
افسوس که دمی زرد شد و جنس طلا نیست
مشتی شده عمامه به سر در پی قدرت
مشتی شده همسفره و عمامه ، عبا نیست
فقر است و فحشا و جنایت و خماری
قانون خدا هست همه جا گرچه خدا نیست
گر هر طرف آزاده به دام است و سر دار
بنشسته چو خاموش به جا این به سزا نیست
بر سفره ما سرکه و سیر و سمنو هست
افسوس که فرزاد و احسان و ندا نیست
میهن شده ویران همه دلها شده پر درد
بر ما چه خجسته اگر آزاده رها نیست
روزی بشود خجسته نوروز که میهن
آباد و آزاد و دگر رخت عزا نیست
یاد آر از آزاده در این سفره خلوت
همواره چو هست در دل و از سینه جدا نیست
عیدی نگرفتیم و ندادیم اگر امسال
عید است ولی بوی بهار در همه جا نیست
ا.ه.ل.ایرانی (اهلی) نوروز ۱۳۹۱
Comments