top of page
Search
laksariamir

نجمه طهماسبی


نجمه


ای هموطنم که گشته ای آزاده

امروز سخن بگویمت از نجمه


وین نجمه طهماسبی از بخت بدش

افتاده به دام انگلیس در دخمه


گر گشته روانه او بسوی جلاد

بر حق بشر رسیده ای بس لطمه


زندان و شکنجه هست و اعدام آنجا

گرمند به بزم که میزنند هر زخمه


ای بس شده اعدام و بستند چشمان

دانسته و همچنان ، نفهم و پخمه


این لحظه که هموطن نیازش بر ماست

افسوس اگر که نشنویم ما نغمه


هم میهن من به پا شویم دست به دست

باید که شویم یار کنون بر نجمه


ا.ه.ل.ایرانی (اهلی) آذر ۱۳۸۹

1 view0 comments

Recent Posts

See All

نیکا

Comments


bottom of page