top of page
Search
laksariamir

نادر مختاری

نادر مختاری


در میهن ما هر روز , درد است و عزاداری

افسوس خبر آمد , شد نوبت مختاری

برپا شده بود نادر ، از شدت بیزاری

در عمق تباهی ها ، با سختی و دشواری


دردا که به جانش شد, مزدور ز خونخواری

آزرده تن پاکش , نیشش زده چون ماری

کردند تن خونینش مخفی ز ریاکاری

وان سینه مادر شد از خون دل انباری


در کشور ماجرم است آزادی و هشیاری

اندیشه و جان در بند , یا در خطر از داری

آزاده به یاد آور ، پیمان وفاداری

امید رهایی نیست ، بی یاری و همکاری


بر جان هم افتادن کی شد ره بیداری

تا مانده جدا از هم , برجاست گرفتاری

راهی نشود پیدا از گریه و از زاری

باید که یکی گردیم بر دولت اجباری


فردا چه امیدی هست، گل مانده به گلزاری

پرپر شده چون گلها , برجاست فقط خاری

ای آنکه ز جان این دم آماده پیکاری

بر ماست به پا خیزیم , برماست کنیم کاری


از ریشه براندازیم ، این مایه بیماری

پایان بدهیم با هم این رسم ستمکاری

یکبار دگر میهن , شد غرق عزاداری

افسوس خبر آمد , شد نوبت مختاری


ا.ه.ل.ایرانی (اهلی) شهریور ۱۳۹۹


--


شوربختانه , نادر مختاری از معترضان اعتراضات آبان ۱۳۹۸ در کرج، روز شنبه ۲۹ شهریور در بازداشتگاه کهریزک درگذشت. آشکار است که کهریزک همچنان شکنجه گاه این رژیم خونخوار هست. کاش تلاش میکردیم که نام همه زندانیان و جانباختگان راه آزادی را به گوش جهانیان برسانیم.


به گزارش کلمه، نادر مختاری ۳۵ ساله و از معترضان آبان ۱۳۹۸ در شهر کرج بوده‌است که پس از اعتراضات آبان به مدت یک ماه مفقود شده بود، خانواده او پس از یک ماه وی را در حالی که در کما بوده است در بیمارستان شهدای شهر ری شناسایی و پیدا می‌کنند.

نادر مختاری به‌علت ضربات باتوم در اعتراضات و وخامت اوضاع جسمی چند ماه در کما بوده است. وی بلافاصله قبل از نوروز ۱۳۹۹ و پس از بهوش آمدن و برخلاف نظر پزشکان متخصص و خانواده توسط ماموران امنیتی به زندان منتقل شدبود و روز شنبه ۲۹ شهریور وی از شدت وخامت درگذشته است.


تاکنون جنازه وی به خانواده تحویل داده نشده‌ گرچه خانواده نادر هم چندین بر زیر فشار و تهدید مقامات بوده اند, و همچنین به خاطر رعایت پخش نشدن ویروس, قصد خاک سپاری عمومی ندارند. آنچه بر سر نادر آمد, بر سر بسیاری دیگر از میهن پرستان آزاده و آزادی خواه هم آمده, کسانی چون احمد نجاتی کارگر که پس از شکنجه در کهریزک و خونریزی در خانه در ۱۳۸۸ جان سپرد یا کسانی چون سعید زینالی که دانشجویی بود که در جریان اعتراضات دانشجویی پس از حمله به کوی دانشگاه تهران در تیر ۱۳۷۸ توسط نیروهای امنیتی در منزل بازداشت و تاکنون خبری از وی به دست نیامده است. بر ماست که یاد تک تک همه این آزادگان گمنام باشیم و نامشان را فریاد کنیم.


با چه کلامی میتوان بر غم و درد این خانواده ذره ای مرحم شد . بیگمان همه آزادگان راستین با من همراه شده و با مختاری ها ابراز همدردی و حمایت خواهند کرد. بر ماست تا جنبش ضد رژیم را با اتحاد هر چه بیشتر به پیروزی برسانیم و یکپارچه دادخواه مختاری ها و دیگر جان باختگان و زندانیان راه آزادی باشیم.


---


سالهاست که اخبار تلخی از ستار ها, نوید ها, و نادرها به گوشمان میرسد و هر روز را با خبری دردناک شروع میکنیم. شوربختانه , جمعی در فضای مجازی همچنان گرم شعار ها و دست و پنجه نرم کردن و زور آزمایی و فحاشی و توهین و برچسب زدن, نان رژیم را چرب تر میکنند. یکی از این موارد اخیر, حملات به نسرین ستوده هست. در اینجا قصدی از تجزیه و تحلیل آنچه بر سر نسرین آمده و میاید ندارم. رسم آزادگی این هست که حق ماست که بتوانیم آزادانه نظر خود را بگوییم و اندیشه خود را سهیم باشیم, اگر نه چه فرقی با رژیم یا رژیم های خفقان داریم. البته همیشه آسان هست که بدور از همه مشکلات و دردهای کشور در پشت کامپوتر ها و در فضای مجازی و بدور از خود میدان درد و مبارزه, شعار داد و داد و هوار کرد.


شاید آنها, یا شما یا من درست میگویید و میگویم , و شاید هم که نه. اما با نگاهی به برخورد و استفاده کلام برخی از این گروه و اشخاص , بویی از آزادگی, انسانیت و درست اندیشی به مشام نمیرسد و از هر اندیشه و سامانه ای که در ظاهر پشتیبان هستند امیدی به فردای بهتری نیست. این عقیده که هر بار از نسرین خبری شد رژیم هم کسی را اعدام کرد و نفرین فرستادن بر نسرین و آرزوی مرگش را داشتن , نشانی از انسانیت و آزادگی نیست. نشانی از خردمندی نیست یا شرافت و یا نمادی از آینده ای بهتر بدست و اندیشه ناپاک چنین انسانها.


همچنان که در کشور ما تفاوتهای عقیدتی و باورهای متفاوتی وجود دارد, در جنبش ضد رژیم فاشیستی هم جریانهای بسیار متفاوتی موجود هست و هیچ یک به تنهایی راه درست و دمکراتیکی نخواهد بود و موفق نخواهد شد.


از دید من , همه آنهایی که از جان در راه آزادی در تلاش هستند و خاری در چشمان این رژیم , ارزش حمایت دارند. از دید من آنهایی که با خودبینی, همچنان دست بر گلوی دیگر مبارزان و رهروان دارند و گرم داد و هوار و شعار و توهین و زورگویی و برچسب زدن به این و آن هستند دانسته و ندانسته به بقای این حکومت فاشیستی کمک کرده و میکنند.





1 view0 comments

Recent Posts

See All

نیکا

Comments


bottom of page