ما را ز چه ترسانی

ما را ز چه ترسانی

ای قاصد شیطانی ما را ز چه ترسانی

از ترس تو کی بشکست , این حلقه انسانی

با نام خدایان گر , آورده تو فرمانی

آورده چرا هر دم , درد و غم و ویرانی

کشتی تو بس انسانها, یا کرده تو زندانی

اندیشه و جانها را , کردی همه قربانی

سرها تو جدا کردی , از تن چه به آسانی

تن ها که تو سوزاندی بی حرمت و وژدانی

ما را ز چه ترسانی , در این شب بارانی

ما زاده توفانیم , دلها ز چه لرزانی

گلها که تو پژمردی , در اوج پریشانی

کی بوده به تاریکی , یا ظلم تو پایانی

از لرزش دلها مان , خوش بوده و خندانی

وز ریشه نادانی , همواره تو شادانی

ما را ز چه ترسانی با جامه روحانی

گر داغ فریبت هست, بر چهره و پیشانی

فردا که به پا مردم , بر عامل بی نانی

فردا که شویم پیروز , بر ریشه نادانی

از توبه مگو با ما , یا آنکه پشیمانی

نوبت چو رسد بر ما , درمانده تو میمانی

گر قاصدی از مهری , گر قاصد ایمانی

گر پیرو اسلامی , گر حامی قرآنی

ما را ز چه ترسانی از دوزخ پنهانی

گر کرده تو دوزخ را , بر جامعه ارزانی

کشتار و پریشانی , گر بوده مسلمانی

پیغام جنایت را , بر ما ز چه میخوانی

بر درد ستمدیده , کی بوده تو درمانی

کی نور امیدی هست از مکتب یک جانی

هر گوشه به پا خیزیم بر ریشه شیطانی

بر پا شده هم آوا , ای مردم ایرانی

ای قاصد شیطانی ما را ز چه ترسانی

از ترس تو کی بشکست , این حلقه انسانی

ا.ه.ل.ایرانی (اهلی) فروردین ۱۳۹۴

---

هر گوشه به پا خیزیم بر ریشه شیطانی

بر پا شده هم آوا , ای مردم ایرانی

ای قاصد شیطانی ما را ز چه ترسانی

از ترس تو کی بشکست , این حلقه انسانی

اهلی

https://www.facebook.com/photo/?fbid=10162071139483327&set=a.494707493326