لایق به همانند

لایق به همانند

ای بس تو ببینی که با باد روانند

همرنگ جماعت شده تا امن و امانند

همراه شوند گرچه ز ره هیچ ندانند

چون منتظر دیگری و حرف دهانند

هستند بسی هم اگر از دیده نهانند

بازیگر بازی سیاست و بیانند

از دولت و دین هر چه که خواهند بخوانند

مردم هم جا در جهت خویش کشانند

بنشسته به قدرت و چو در صدر جهانند

در هر طرفی صاحب قدرت و سرانند

بر مردم دنیا چه به جز درد و زیانند

بر ماست که اینگونه ریاست نتوانند

هستند دلیران که چنان شیر ژیانند

برخاسته ، آزاده و آماده ز جانند

مردان دلیرند و از شیر زنانند

بس با خرد و اهل تفکر و گمانند

افسوس از آن مردم اگر پیر و جوانند

نیرنگ و سیاست چو نخواهند که بدانند

بر جا بنشینند چنان گاو و خرانند

تنها ز سر خویش مگسها بپرانند

یا پر ز شعارند و پر از داد و فغانند

همواره بسوزند و بسازند و چنانند

غرقند به این جهل و لایق به همانند

با باد هوا آمده با باد بمانند

ا.ه.ل.ایرانی (اهلی) آذر ماه ۱۳۹۰