فرزانه مرادی

نشسته از چه خاموش , چو میکشند مرادی

چو حکم مرگ او را , تو داده ای تو دادی

چه میشود اگر خود , در این ستم فتادی

بیا که از مرادی , کنون نموده یادی

اهلی

خبرگزاری هرانا – وکیل‌مدافع فرزانه مرادی می گوید تاکنون برگه ابلاغیه برای اجرای حکم موکلم در روز ۱۳ بهمن به دست من نرسیده، اما به گفته موکلم قرار است حکم قصاص وی فردا اجرا شود.

عبدالصمد خرمشاهی در گفتگو با ایسنا با بیان این مطلب گفت: طبق گفته موکلم قرار است فردا – ۱۳ بهمن ماه – حکم قصاص نفس وی اجرا شود و از دو روز قبل وی را به انفرادی فرستاده‌اند.

وی ادامه داد: تاکنون برای شرکت در مراسم اجرای حکم قصاص ابلاغیه‌ای به دستم نرسیده است، در حالی که مطابق آیین‌نامه نحوه اجرای احکام اعدام یکی از افرادی که باید در مراسم اجرای حکم حضور داشته باشد وکیل مدافع است.

این وکیل دادگستری تصریح کرد: اگرچه عدم حضور وکیل مانع اجرای حکم نیست، اما باید تاریخ روز اجرای حکم به وکیل مدافع اعلام شود.

خرمشاهی خاطرنشان کرد: چند سال قبل نیز چنین موضوعی در مورد یکی دیگر از موکلانم اتفاق افتاد و بدون حضور من حکم موکل اجرا شد و در همان زمان سخنگوی دستگاه قضایی اعلام کرد که وکلا می‌توانند نسبت به این موضوع اعتراض کنند.

وکیل مدافع فرزانه مرادی خاطرنشان کرد: متاسفانه خانواده شوهر فرزانه در مقابل رضایت دادن مقاومت کردند و حکم قصاص در استان اصفهان اجرا خواهد شد.

وی در مورد این که آیا اجرای حکم قطعی است یا خیر؟ تصریح کرد:‌ من این موضوع را از زبان موکلم شنیدم و برگه قضایی در این راستا به دستم نرسیده است.

این وکیل دادگستری بیان کرد تعداد زیادی از خیرین و مادران صلح به دنبال اخذ رضایت از خانواده شوهر فرزانه بودند اما این موضوع محقق نشد. روز گذشته هم از رئیس دستگاه قضا درخواست کردم که یک فرصت دیگری به ما بدهند تا بتوانیم رضایت خانواده شاکی را جلب کنیم.

فرزانه مرادی که به اتهام قتل همسرش به قصاص محکوم شده بود، صبح امروز سه‌شنبه ۱۳ اسفندماه ۱۳۹۲ با حضور پدر مقتول اعدام شد.

خانم مرادی به جرم قتل شوهرش در خواب با چاقو، از سال ۱۳۸۶ در زندان اصفهان به سر می‌برد.

همسرش، یکی از بستگان دور پدری او بود و فرزانه در سن ۱۵ سالگی ازدواج کرده و یک سال بعد مادر شده بود، او یک فرزند دختر دارد.

"من چیز زیادی از زندگی نمی‌دانستم و بدون این که خودم نقشی در ازدواجم داشته باشم، زندگی مشترکم شروع شد. من و شوهرم‌‌ همان سال اول بچه‌‌دار شدیم اما تولد دخترم هم نتوانست زندگی ما را گرم کند. این زندگی سرد ادامه داشت تا این که من با سعید آشنا شدم. او مرد خوبی بود و من دلبسته‌اش شدم. چند مرتبه سعید را دیدم و او گفت اگر شوهرت را بکشیم، می‌توانیم با یکدیگر ازدواج کنیم. اول با این پیشنهاد مخالفت کردم اما در ادامه، سعید وادارم کرد به این کار تن بدهم."

پس از قتل، فرزانه قتل را به عهده گرفت، اما پس از یک سال وقتی متوجه شد سعید آزاد شده و او به عنوان متهم پرونده شناخته می شود، اعترافات خود را پس گرفت و گفت: "شب حادثه در حالی که شوهرم خواب بود، سعید وارد خانه شد. هنوز چند دقیقه نگذشته بود که او با یک چاقو چند ضربه به احمد زد و او را کشت. سعید فریبم داد و گفت چون من فرزند دارم، پدر و مادر شوهرم من را قصاص نمی‌کنند. او چاقوی خون‌آلود را پاک کرد و آن را به دست من داد. من هم وقتی دستگیر شدم، قتل را گردن گرفتم اما بعد هرچه به ماموران گفتم فریب حرف‌های سعید را خورده‌ام، فایده‌ای نداشت و نتوانستم بی‌گناهی‌ خودم را ثابت کنم."

تراژدی زندگی و مرگ فرزانه مرادی ، دختری که در ۱۵ سالگی مجبور به ازدواج ميگردد ، در ۱۶ سالگی مادر ميشود و در ۱۷ سالگی به اغوای مردی ديگر و برای رهائی او از زندان ، قتل شوهر خويش را به گردن ميگيرد ، لکه ننگ ديگری است بر دامان رژيم زن ستيز و آدمکشی که قوانين وحشيانه و عصر حجری آن بر بنياد مردسالاری و جور وستم و تحقير و توهين بر زنان ايران و جهان نهاده و تجاوز به جسم و جان زنان ايرانی را مشروع و قانونی کرده است