فاطمه درویش
هر که آزاده دل است و هر که آزاد اندیش
یاد میآورد از فاطمه ها ، از درویش
در میان همه خاموشی و سستی و سکوت
شیرزن بود که برپا شد و نفروخته خویش
شده همبسته و بیدار و رها از سستی
در ره میهن و فرهنگ و آیین و کیش
بر من و توست که برپا شده در این خفقان
تا رها گشته ز جلاد و ماران و ز نیش
از ستمها و سیاهی چو پر است در میهن
همه دلها پر خون است و جانها شده ریش
چه امید است به اصلاح در این جنگ و ستیز
راه برگشت نمانده و فقط هست به پیش
هر طرف هست دلیری به اسارت این دم
یاد آریم کنون ما ز دل و جان درویش
ا.ه.ل ایرانی (اهلی) خرداد ۱۳۹۰
Bình luận