عروسک سخنگو
- laksariamir
- Jun 30, 2020
- 1 min read
عروسک سخنگو
عروسک سخنگو ، بگو که مادرم کو
اگر که پیش من نیست ، که یاور است و دلجو
از او بگو برایم ، به هر کجا و هر سو
بمان تو در کنارم ، و یادم آور از او
به یاد مهر مادر، تو را کنم کنون بو
نوازشش به یادم ، زنم چو شانه بر مو
توان پای من باش ، میان این تکاپو
که تا روم به سویش ، چنان غزال و آهو
تو مادر دلیرم ، کجا تو بوده ترسو
به پا شدی به ظالم ، به حیله ها و هالو
به کشتی نجاتم ، تو بادبان و پارو
در آب زندگانی ، شنا کنم چنان قو
عروسکم به دنیا ، بگو ز درد و دارو
بگو که همچو مادر ، به پا شوند به زالو
بگو که مادر این دم ، به پا نه روی زانو
چگونه از دل بند ، نموده سحر و جادو
بیا که تا من و تو ، به هر کجا کنیم رو
به یاد مادرمن ، به پا کنیم هیاهو
عروسک سخنگو ، بگو که مادرم کو
بگو از آن دلیران ، عروسک سخنگو
ا.ه.ل.ایرانی (اهلی) آبان ۱۳۹۱

Comments