top of page

عاطفه

  • laksariamir
  • Jun 4, 2020
  • 2 min read

Updated: Aug 15, 2020

عاطفه

به من بگو از عاطفه ، که قصه اش چگونه بود به من بگو که عاطفه ، اگر نبود چرا نبود بگو در این جهان غم ، که جان او کجا غنود در این دیار ناامید ، چه کس دری بر او گشود

بدون مادر و پدر ، چگونه نان به سفره بود چگونه جان پاک او ، ز کودکی ز غم زدود که بوده از وجود او ، در این جهان ما حسود که زهر خود نشانده بود ، میان هرچه تار و پود

به من بگو که سهم او ، در این زمان ما چه بود چگونه دشمن بشر ، ز جان او نفس ربود چه سود اگر که عالمی ، ز عشق خود به ما سرود ز آتش جهان مهر ، نصیب او فقط چو دود

به من بگو که پس خدا ، چرا پر از بهانه بود که نوجوان بی پناه ، که کشته شد چه بوده سود کسی صدای درد او ، کجا در این میان شنود چرا هوای عاطفه ، به جان ما نکرد ورود

چرا تنش ز کودکی ، ز بار غم شکسته بود چرا ز رنگ زندگی ، نصیب او فقط کبود به جای آسمان کنون ، به خاک تو کنم سجود به خاک پاک جان تو ، بیاورم سرم فرود

دلم شکست ز قصه ات ، که عاطفه در آن نبود ز من به جان خسته ات ، همیشه هر کجا درود بدان که هر کسی شنود ، ز قصه ات تو را ستود به یادت هستم عاطفه ، ز عمق سینه و وجود

ا.ه.ل.ایرانی (اهلی ) شهریور ۱۳۹۱

۱۶ سال پیش , عاطفه رجبی سهاله دختر شانزده ساله و معلول ذهنی بود که پس از چندین بار تجاوز بدست دو مرد ۴۵ و ۵۰ ساله, به جرم زنا اعدام شد. مجازات دو مرد ضربه های شلاق بود. مادر عاطفه در یک تصادف کشته شده بود و پدر او نیز معتاد بوده‌است






Yorumlar


Subscribe Form

©2020 by Amir Ahli Laki. Proudly created with Wix.com

bottom of page