صمد بهرنگی
- laksariamir
- Jun 23, 2020
- 2 min read
Updated: Jul 2, 2020
صمد بهرنگی دردوم تیرماه 1318 در محله چرنداب در جنوب بافت قدیمی تبریز در خانواده ای تهیدست چشم به جهان گشود. پدرش کارگری فصلی بود که اغلب به شغل زهتابی زندگی را میگذراند. بهرنگی در نهم شهریور ۱۳۴۷ در رود ارس و در ساحل روستای شامگوالیک جان داد. یکماه قبل از این حادثه ، کتاب ماهی سیاه کوچولو چاپ شده و مورد استقبال مردم ایران و جهان واقع شد . تا به حال برخوردی تحقیقی دربارهٔ مرگ صمد نشدهاست. بهرنگی گر عاشق انسانیت و فرهنگی از یاد نبرده صمد بهرنگی با یاد صمد نشسته با دلتنگی آورده به یاد ز مهر و از یک رنگی آموخت که گر فتاده ای در چنگی تا روز رهایی با ستم در جنگی گفتند گرفته جان او نیرنگی گفتند که نیش خورد ز ماری زنگی گر کرده ارس به جان او دلسنگی جاریست همیشه، نیست از آن ننگی از روح بزرگ او بجاست آهنگی آزاده دلان را شده چون آونگی کی بوده بجز شهامت از آن رنگی ماهی سیاه کوچک بهرنگی ا.ه.ل.ایرانی (اهلی) تیر ماه ١٣٩٢ معلم به یاد آر هر معلم یا هر استاد و خوبیهایشان همواره در یاد وگرچه هست بسی تفسیر و ابعاد ولی باید ز یک جا قصه سر داد پدر ، مادر ، به بالینت چو نوزاد چگونه در جهان باشی تو اولاد سپس در مدرسه ، خواندن و اعداد ز فرهنگ و ز آیین و ز اعیاد و بود افسوس دیگر نوع افراد که آیین و هنرها داده بر باد ز نادانی جو نسلی کرده معتاد به تحریف و خرافه کرده ارشاد محیط ترس و نفرت کرده ایجاد و با آن مغزها را شستشو داد و این نوع معلم گشته مازاد که تدریس است برای مردمی راد معلم آنکه فکرم داده میلاد که آموزد به ما تاریخ و بنیاد چگونه آب دیده گشته فولاد کز آن هر حاکم ظالم برافتاد چرا سرهایمان در دست جلاد رها باید ز حاکمهای شیاد کشاورز، کارگرها یا که صیاد همه زحمت کشان هر سو به امداد دلیران وطن همواره دلشاد چو میدانند که میهن گشته آباد معلم ، یار من ، همراه و همزاد قسم بر روز تو دارم چو میعاد ندا ، نسرین و یوسف گشته فرزاد طنین قلبشان همواره فریاد به پا خیزیم علیه ظلم و بیداد به پا خیزیم که ایران گشته آزاد ا.ه .ل -ایرانی (اهلی) - روز معلم ۱۳۸۹ معلم آنکه فکرم داده میلاد که آموزد به ما تاریخ و بنیاد چگونه آب دیده گشته فولاد چگونه حاکمان ظالم افتاد اهلی

Comments