شسته دستت از گناه
- laksariamir
- Jul 1, 2020
- 1 min read
Updated: Jul 6, 2020
شسته دستت از گناه
کی توان بردن ز یاد از رنج و درد آن نگاه
گر تو قربان کرده با خونش بشوری هر گناه
کی توان بردن ز یاد از هر چه فریاد است و آه
دست خود را شسته اما از گناه و اشتباه
این نه از مهر است نه پاکی بوده از فکری سیاه
رنگ سرخ نفرت اما شد سیاهی را گواه
جهل و نادانی ز یک سو کرده جانها را تباه
سوی دیگر گشته در دستان ناپاک چون سلاح
آنچه پنداریم که عمری بوده برما سجده گاه
یا که راه رستگاری ها و یک مذهب و راه
میشود یکباره چون سرپوش جهل و یک کلاه
گر گشودیم دیدگان را دیده خود در عمق چاه
لحظه ای در خاطر آور درد و رنج آن نگاه
گر تو قربان کرده با خون شسته دستت از گناه
ا.ه.ل.ایرانی (اهلی) آبان ۱۳۹۱


Comentários