زندگی یا مردن
زندگی شایسته گستردن است
خاک هستی را پر از گل کردن است
نام نیک از خود بجا بنهادن است
در ره آزادگی جان دادن است
در بروی نادرستی بستن است
راستی را در درستی جستن است
دانه ای در خاک شادی رستن است
جان و دلهای دگر نشکستن است
رخت شادی بر تنی پوشاندن است
تخم نیکی بر زمین افشاندن است
یکدگر را در برابر دیدن است
همدل و خوش ، گفتن و خندیدن است
زندگی آرامش بخشیدن است
در به پا گشتن و در کوشیدن است
در خردمندی و اندیشیدن است
مهر خود را در هوا پاشیدن است
دشمنی ها را به دورافکندن است
دوستی ها در هوا آکندن است
در هوای مهر به هم دل دادن است
کودکان آزاد و یکسان زادن است
زندگی بی دادخواهی مردن است
چون گلی بی ریشه در پژمردن است
زندگی گر جان کس افسردن است
مردمان را از ستم آزردن است
گر که نادانی و بی پرسیدن است
گر ز نان همدگر دزدیدن است
گر ز باغ زندگی گل چیدن است
زندگی نیست ، مردن و گندیدن است
زندگی یا مردن اینجا بر من است
از من است هر آنچه گر آبستن است
زندگانی داد را گستردن است
خاک هستی را پر از گل کردن است
ا.ه.ل.ایرانی - اهلی - خرداد ۱۴۰۰
Comments