روستای زرگر
در عجایب کی در ایران روستایی بهتر است
بین قزوین و کرج آن روستای زرگر است
مردمانش قرنها پیش مستقر گشتند در آن
هم اروپایی و هم ایرانی و هم گوهرند
سنتی از همرهی دارند و بر هم یاورند
گله دارند و کشاورزند و هم صنعتگرند
بوده رومانو زبان اما ز ترکی , فارسی
مثل لاتین است ولی با لهجه ای افسونگر است
نام دیگر زرگری هست , همچو نام روستا
گرچه نامش زرگری هست , این زبانی دیگر است
سنتی دیرینه پنهان مانده از هر دشمنی
روستایی کوچک است اینجا ولیکن محشر است
در عجایب کی در ایران روستایی بهتر است
بین قزوین و کرج آن روستای زرگر است
ا.ه.ل.ایرانی -اهلی- تیر ماه ۱۳۹۹
در عجایب کی در ایران روستایی بهتر است
بین قزوین و کرج آن روستای زرگر است
سنتی از همرهی دارند و بر هم یاورند
گله دارند و کشاورزند و هم صنعتگرند
اهلی
بدون شک عجیبترین روستای ایران روستای زرگر است.
اهالی این روستا هم ایرانیاند هم اروپایی، هم فارسی میدانند هم ترکی؛ صورتشان هم شبیه آریاییهاست، هم شبیه گلادیاتورها و وایکینگها،
این مردم اما یک راز دارند، یک نکته مبهم تاریخی که مرموزشان میکند.
مردم روستای «زرگر» زبان مادریشان «رومانو» است؛ که از لاتین و رومانیایی ریشه دارد. به زبانشان «زرگری» هم میگویند، اما نه از آن زرگریهایی که بعد از هر حرف، «ز» میگذارند و زبانشان میشود «دزرزوز». البته این زبان با ترکی و فارسی بسیار آمیخته شده که مبا رومانو زبان های دیگر در اروپا تفاوت پیدا کرده.
بهاره دهنوی مینویسد:
روستای زرگر در استان قزوین و در دهستان بشاریت شرقی از توابع شهرستان آبیک، واقع شده است.
این روستا، از روستاهای متفاوت و زیبا استان قزوین و همچنین ایران بوده و به عنوان یکی از بهترین دیدنیها در این استان به شمار می آید و دارای تاریخی کهن بوده و داستان های جذاب و شگفت انگیزی را نیز به خود اختصاص داده است.
با اینکه زرگرها خود را ایرانی می دانند اما زبان شفاهی و گفتاری رومانیایی و زبان کتبی و نوشتاری لاتین دارند.
روستاییان به سه زبان فارسی، ترکی و زبان مادری خود که رومانو نام دارد صحبت می کنند و تلفظ بسیاری از کلمات آنها به زبان انگلیسی بسیار نزدیک است.
اینکه زبان رومانو را چگونه می دانند و به ارث برده اند و یا اصل و نسب آنها چیست، و واقعیت اصالت آنها معمایی ست که خود روستاییان زرگر نیز به طور دقیق از آن آگاه نیستند.
با این وجود داستان های زیادی از اصل و ریشه رومانیان ایران روایت شده است.
برخی معتقدند که این رومانی ها، عشایری بودند که از شمال ایران وارد کشور شده و بنا به دلایلی نامشخص در مناطقی از ایران ماندگار و دامداری و کشاورزی را به عنوان پیشه خود برگزیدند.
عده ای دیگر مردم روستای زرگر را اصالتا ایرانیانی می دانند که در جنگ ایران و روم از قزلباش های سپاهیان شاه عباس بودند و از اسیران جنگی رومی، زبان رومانو را آموخته اند.
گروهی نیز بر این باورند که این مردم اصلیتی رومی دارند و اجدادشان طی جنگ، اسیر شده و به لطف هیکل های قوی و ورزیده مورد عفو و بخشش قرار گرفته و در ایران ماندگار شده اند.
به هر حال امروزه ، اهالی روستای زرگر هر جای دنیا که باشند با همان خط لاتین و با افتخار می نویسند که ایرانی هستند و ایران را دوست دارند.
مردم زرگر ، انسان هایی فوق العاده مهربان و باصفا بوده و از کوچک تا بزرگ، به دانایی شهرت دارند.
برخلاف ایرانی ها که اهل تعارفات زیاد هستند. رومانی ها علاقه ای به تعارف و تمجید بیش از حد نداشته و مردمانی رک گو و صریح هستند.
اختلالات روانی، اجتماعی و رفتاری مانند استرس، افسردگی، بدخلقی و دیگر ناهنجاری های رفتاری در این مردم ایران دیده نمی شود و اکثر مردم دارای سلامت کامل روحی هستند.
در میان مردم رومانی ایران، زن، جایگاه ویژه ای داشته و آنها زنان و دختران را شایسته تکریم و احترام می دانند، به گونه ای که زن برای آنها حکم ملکه خانه را دارد.
رومانی های ایران همچون دیگر رومانیان جهان پرچمی با طرح و رنگ مخصوص به خود داشته ولی با این وجود پرچم ایران را پرچم وطن خود می دانند.
در معماری خانه های اهالی روستای زرگر، حیاط، حصار و دیوار جایگاهی ندارد و در واقع حیاط بخشی از خانه بوده که بین دیگران مشترک است و برای هیچ خانه ای سهم جداگانه ای تعیین نشده و این موضوع می تواند، نمونه ای از زندگی اروپایی باشد.
در حقیقت اهالی روستای زرگر، تعیین حیاط و ایجاد حصار را نشانه بی اعتمادی و بی احترامی به هم نوع خود می دانند.
جالب است بدانید طبق بررسی ها و تحقیقاتی که محقق جوان زرگری در طول سال ها انجام داده دریافته رومانی ها در طی سه دوره وارد ایران شده اند.
اولین بار در زمان حکومت بهرام گور، سه هزار رومانی وارد ایران شدند و کم کم در نواحی مختلف ایران پراکنده شدند.
دسته دوم که شامل هنرمندان، نویسندگان، زرگران، درودگران و آهنگران رومانیایی بودند که در زمان سلطنت شاهپور اول، به منظور احداث پل به ایران آمدند.
و دسته سوم در زمان حکومت نادر شاه افشار برای معماری، صنعتگری و طلاسازی به ایران آمدند.
و طبق نوشته های درج شده در کتاب عالم آرای نادری و نیز کتاب تاریخ جهان گشای نادری، تمامی رومانی هایی که در ایران می زیستند با خواسته و میل خود ماندگار شدند.
Comments