راه چاره
- laksariamir
- Jun 4, 2020
- 1 min read
راه چاره
اگرچه قلبهامان در سیاهی گشته این دم پاره پاره
بدست ما و بر ما هست همیشه راه چاره
شنیدی گر تو ناپاکان سخن گویند ز بالای مناره
و یا دیدی تو بیشرمان بروی پیکر ما در نظاره
به یاد آور ز تاریخت ، که از من بر تو این دم یک اشاره
پلیدی و تباهی سرنگون گردد ، هزاره تا هزاره
کجا توفان خلقی را ، کنند آرام، بزور و استخاره
که پایان گشته نزدیک , این پلیدان را در این وقت اجاره
و در عمق سیاهی میدرخشد نور امید چون ستاره
و تا آن روز کنیم با هم تمام لحظه ها را ما شماره
در این سرمای ظلمت دل به آن بستم که میآید بهاره
و میدانم که آزادی شکوفان گشته در میهن دوباره
شویم همراه این موج خروشان تا نمانیم در کناره
به پا خیزیم کنون یاران ، که در دست من و تو بوده چاره
ا.ه.ل. ایرانی (اهلی) بهمن ۱۳۸۹
댓글