دوباره میرسد بهار
- laksariamir
- May 24, 2020
- 1 min read
دوباره میرسد بهار اگرچه در بهار غم , سیاهی است در انتظار سیاهی چون سپر شود , دوباره میرسد بهار دیار آدمی اگر , به این سیاهی است دچار دوباره میرسد بهار , برای مردم و دیار اگرچه هر طرف کسی , نشسته بر سر مزار ز هر طرف در این دیار , فتاده گرچه بیشمار اگرچه مرگ بی وقار , رسانده جان به انتهار اگرچه مانده ایم جدا , ز ترس و دهشت و فشار اگرچه مرگ بی مهار , ز هر طرف در انتشار کنون به دست آدمی , نمانده دیگر اختیار نمانده جای گفتگو , نمانده جای هر شعار در این مسیر درد ما , من و تو گشته همقطار در این تباهی و دمار , نمانده چاره و مهار زمین و آسمان کبود , نمانده راه یک فرار در این زمان انزجار , خدا نشسته یک کنار کسی به فکر کس نبود , نه آسمان نه کردگار ستاره ای ز بخت ما , اگرچه گم شد از مدار دوباره چرخ زندگی , بچرخد و شویم سوار در این غبار درد و مرگ , که میرسیم به انفجار به نامی از خرد و جان , نگشته گم در این غبار چه مانده یا چه میرویم , نبرده کس در این قمار چه به که دیده یکدگر , چه به نمانده بیقرار چه به که مانده مهر و عشق , ز هر کسی به یادگار سیاهی چون سپر شود , دوباره میرسد بهار ا.ه.ل.ایرانی (اهلی) در آستانه بهار سیاه
Comentários