top of page
Search
laksariamir

در سکوت خانه تو

در سکوت خانه تو

در سکوت خانه تو , من شدم بیخانمان

وز فریب باور تو , من شدم بی آسمان

زیر تیغ مذهب تو , کشته شد پیر و جوان

نان شب از سفره ها رفت , زندگانی شد گران

از شکنجه , دار و زندان, تا عزای مادران

از خدای باور تو , شد به مردم ارمغان

پر ز خون شد قلب رویا , در مسیری بی نشان

بال امید پاره پاره , ناامیدی بی امان

از چه پر شد دشمنیها , در میان مردمان

از چه گم شد کودکی ها , از جهان کودکان

از چه پر زد مهر و شادی , از دیار عاشقان

مرگ و نابودی و نفرت , هدیه شد از حاکمان

رنگی از انسان ندیدم , من در این رنگین کمان

چشم امیدم به در ماند , تا بیاید همزبان

منتظر تا کی نشستند , بیصدا همسایگان

در تماشا از چه هستند , بر غم آوارگان

گرچه شد دین و خداوند , هدیه بر بیچارگان

نعمت این زندگی شد , سهم از ما بهتران

در سکوت خانه تو , من شدم بیخانمان

وز فریب باور تو , من شدم بی آسمان

ا.ه.ل.ایرانی (اهلی) مرداد ١٣٩٣




Recent Posts

See All

نیکا

コメント


bottom of page