در ماجرای هستی, انسانیت و آزادگی هرگز بدون مهر بدست نمیآید
---
در امید
در امید دل بینی چو باز است
به دنبال دلی مهمان نواز است
چه گویم قصه دل چون دراز است
و از این قصه , دل کی سرفراز است
میاندیشید که این دل غرق ناز است
که میبارد و اشکش از پیاز است
وگر بازیچه هر یکه تاز است
بدنبال نوایی چاره ساز است
درون سینه من پر ز راز است
پر از سوز است و دردی جان گداز است
دل من از خدایان بی نیاز است
نه دنبال نیایش یا نماز است
در امید دل بینی چو باز است
به دنبال دلی مهمان نواز است
ا.ه.ل.ایرانی (اهلی) دیماه ۱۳۹۴
Comments