خاک برسر میشویم

خاک برسر میشویم

عاشق میهن ، برایش سر و پیکر میشویم

پر ز شرمم گرچه وقتی خاک برسر میشویم

تا که غرقیم در خرافات ، غرق نادانی خویش

همچنان بازیچه دست ستمگر میشویم

غرق سستی در دل پوسیدگی ها در لجن

در خیال خود ولی چون عود و عنبر میشویم

گر تو پنداری خر است نادان، اگرچه بی اساس

گر بمانیم بی خرد ما تا ابد خر میشویم

با سکوت خود ز دشمن ساختیم ما غولها

آنچنان در وحشتیم ، از سایه مان تر میشویم

یا شویم همسفره ظالم و یا دستبوس آن

جیره خواری میکنیم ، شاگرد زرگر میشویم

در میان ابلهان با حیله آسان رهبری

گوسپند هم گر که باشیم، باز رهبر میشویم

هر زمان بنشسته اما دم ز توفان میزنیم

در نبرد زندگی اینگونه آخر میشویم

کاوه و آرش به دل داریم و ما هم دلخوشیم

کاوه میگردیم و شاید هم کمانگر میشویم

دلخوشیم گاهی به آیین و به فرهنگ قدیم

گرچه ناگه یک نژاد سر و برتر میشویم

کی تفاوت هست میان دوستان و دشمنان

گر به پشت یکدگر اینگونه خنجر میشویم

غرق خودبینی جدا افتاده ایم از همدگر

پس چه وقت آزادگان را یار و یاور میشویم

گرچه هستند ای بسا آزادگان در میهنم

گر به جای خود نشستیم کی دلاور میشویم

گر نشستیم ما چه هستیم همچو برگی بی نشان

همره آزادگان گلهای پر پر میشویم

گر نداریم قصد پیکار یا که نادان مانده ایم

زین همه زنجیر و محنت کی رها تر میشویم

همچنان اندر خم یک کوچه ماندیم کور و کر

گرچه دانش پیش رفت ، ما کور و کرتر میشویم

سرنوشت ما بدست ما و دانایی ماست

ریشه ها باید دوا کرد یا که بدتر میشویم

با خرافات شستشو دادند مغز و ریشه را

مذهب ما گر چنین است به که کافر میشویم

گر به یاد آریم خردمندی و از آزادگی

بار دیگر دست در دست پر ز باور میشویم

گر بمانیم با شعار و شیون و از هم جدا

سرنوشت ما همین است، خاک برسر میشویم

ا.ه.ل.ایرانی (اهلی) آذر ماه ۱۳۹۰

https://www.facebook.com/photo.php?fbid=10151542180303327&set=a.494707493326&type=3&theater