جنگ جهانی
- laksariamir
- May 24, 2020
- 4 min read
Updated: Jul 31, 2020
جنگ جهانی صد سال گذشت از اولین جنگ جهانی صد سال نگشته آشکار رنگ نهانی این جنگ نبود برای صلح جاودانی این جنگ نداشت ز حق آدمی نشانی این جنگ نبود به خاطر فقر و گرانی بر کارگران نبود نشان از آب و نانی زحمتکش و کارگر نبوده گرچه جانی افتاده به جان هم و کرده جانفشانی این جنگ نبوده از خیال و بد گمانی این جنگ نبود برای اکسیر جوانی این جنگ نبود شور وطن و قهرمانی تقسیم جهان بود و سیاست و تبانی قدرت طلبان و رهبران بس روانی آورده برای مردم هر جنگ و زیانی ایکاش که جنگ ماست برای زندگانی انسانیت و روی زمین , نه آسمانی ایکاش که پر شود جهان ز مهربانی تا گشته جهان ما جهان همزبانی تا آنکه ندیده باز یک جنگ جهانی برماست که گشته آشکار رنگ نهانی ا.ه.ل.ایرانی (اهلی) مرداد ١٣٩٣
جنگ جهانی اول در پایان ژوئیه ۱۹۱۴ آغاز شد. بهانه جنگ , ترور آرشیدوک فرانتس فردیناند ولیعهد امپراتوری اتریش - مجارستان در ۲۸ ژوئن ۱۹۱۴ توسط ملیگرای هجده ساله صرب، گاوریلو پرنسیپ، در سارایوو بوسنی بود . در نتیجه این اقدام تروریستی، اتریش-مجارستان به صربستان اولتیماتوم داد. امپراتوری روسیه که متحد صربستان بود دست به بسیج نیروهای خود زد که این خود موجب نگرانی امپراتوری آلمان متحد اتریش-مجارستان، شد. آلمان برای جلوگیری از یک جنگ دو جبههای به متحد روسیه، یعنی فرانسه حمله کرد. برای سرعت بخشیدن به روند حمله به خاک فرانسه، ارتش آلمان طرح اشلیفن را اجرا کرد که به موجب آن نیروهای آلمانی از خاک بلژیک برای حمله به فرانسه بهره میبردند. تجاوز آلمان به خاک بلژیک باعث شد که متحد این کشور، یعنی امپراتوری بریتانیا نیز به آلمان اعلان جنگ دهد.
تلفات جنگ جهانی اول تا آن زمان در تاریخ بیسابقه بود. در این جنگ برای نخستین بار از سلاحهای شیمیایی استفاده شد و به گونهای انبوه مناطق غیرنظامی بمباران هوایی شدند و نیز برای نخستین بار در این سده کشتار غیرنظامیان در ابعادی گسترده رخ داد. این جنگ به خاطر شیوهٔ جنگ خاکریزی به ویژه در جبههٔ غرب آن نیز شناخته شدهاست.
جنگ جهانی اول از برجستهترین رخدادهای تاریخ بشر است و به گونه مستقیم و غیرمستقیم نقش بزرگی در تعیین تاریخ سده بیستم داشتهاست. این جنگ پایان چندی از نظامهای پادشاهی اروپا را رقم زد و مایه نابودی چهار دودمان پادشاهی هابسبورگ، هوهن تسولرن، عثمانی و رومانوف به ترتیب در امپراتوریهای اتریش-مجارستان، آلمان، عثمانی و روسیه تزاری شد. بیشتر تاریخنگاران باور دارند که شکست دیپلماسی پس از جنگ و تحمیل غرامتهای تحقیرآمیز بر اساس بند گناه «معاهده ورسای» به آلمان و دیگر دول شکست خورده مایه پرورش نازیسم در آلمان و زمینهساز آغاز جنگ جهانی دوم شد. همچنین نادیده گرفتن ایتالیا و ژاپن از سوی قدرتهای بزرگتر در تقسیم غرامتها از دلایل رشد فاشیسم در ایتالیا و حمله ژاپن به منچوری دانسته میشود.
این جنگ همچنین زمینه را برای انقلاب روسیه مهیا ساخت؛ امری که بر آینده جهان تأثیر گذاشت و از چین تا کوبا به انقلابهای سوسیالیستی دامن زد و از سویی زمینهساز تبدیل شوروی به یک ابرقدرت جهانی شد که آغاز جنگ سرد با آمریکا را در پی داشت.
در خاورمیانه با نابودی امپراتوری عثمانی کشور نوینی به نام «ترکیه» پایهگذاری شد و سرپرستی موقت مناطق عربنشین تحت حکومت این کشور تا زمان استقلال آنها بین بریتانیا و فرانسه تقسیم شد. با فروپاشی امپراتوری اتریش-مجارستان در اروپای مرکزی کشورهای تازهای همچون چکسلواکی و یوگسلاوی پدید آمدند و کشور لهستان با پیوند بخشهایی از خاک امپراتوریهای آلمان، روسیه و اتریش-مجارستان استقلال خود را پس از دو قرن بازیافت.
در جنگ جهانی اول تا پیروزی متفقین نزدیک به ۱۰ میلیون تن قربانی مستقیم در جنگ و سیاستهای قدرتهای جهانی شدند. پس از پایان این جنگ در سال ۱۹۱۹ و در کنفرانس صلح پاریس، معاهدههای جداگانهای امضاء شد که تاوان بسیار سنگینی بر شکستخوردگان جنگ تحمیل داشت.
از سوی دیگر , دردآور است که, جمعیت کشور ما به نیم رسید. محمدقلی مجد در کتاب قحطی بزرگ و نسلکشی در ایران ۱۹۱۷–۱۹۱۹ نارا به این نتیجه رسیده است که قحطی بزرگ در ایران در سدهٔ بیستم میلادی، در زمان جنگ جهانی اول رخ دادهاست. محمدقلی مجد بصورت غرض دار برآورد کردهاست که در طول سالهای ۱۹۱۷–۱۹۱۹ بین ۸ تا ١٠ میلیون نفر از جمعیت ۱۸ تا ۲۰ میلیونی ایران، یعنی حدود ۴۰ درصد در اثر قحطی یا بیماریهای ناشی از سوء تغذیه ای که بریتانیا در ایران ایجاد کرده بود از بین رفتند. مجد دولت بریتانیا را عامل و مسبب این نسلکشی مهیب میداند و عنوان میدارد که استعمار بریتانیا از سیاست نسلکشی و کشتار جمعی به عنوان ابزاری برای سلطه بر ایران بهره برد. او مدعی میشود که در آن زمان بخش مهمی از محصولات کشاورزی ایران صرف تأمین سورسات ارتش بریتانیا میشد که در نتیجه به کاهش شدید مواد غذایی در داخل ایران انجامید. مجد چنین نتیجه میگیرد: «هیچ تردیدی نیست که انگلیسیها از قحطی و نسلکشی به عنوان وسیلهای برای سلطه بر ایران استفاده میکردند.»
با آن که ایران اعلام بیطرفی کرد, و گرچه از کانون اصلی جنگ یعنی اروپا فاصلهٔ زیادی داشت، ولی به یکی از میدانهای جنگ و تخت و تاز دولتهای روس, انگلیس و عثمانی تبدیل شده بود.روسها از شمال, انگلیس از جنوب و ترکها از غرب که بسیاری از آشوریان ایرانی را هم قتل عام کردند.

Comments