به چه میاندیشی؟
- laksariamir
- Jun 2, 2020
- 1 min read
Updated: Jul 14, 2020
به چه میاندیشی؟
به چه میاندیشی،
تو در آن لحظه ناپاک تجاوز و شکنجه ، به چه میاندیشی
هرچه هست باور تو ،
به چه میاندیشی
ز کدامین کیشی
تو اگر اهل خدایی و یا درویشی
تو اگر مؤمن ایمان و رهی در پیشی
تو اگر مار فریبنده و پر از نیشی
به چه میاندیشی
هر چه هست باور تو ،
گرچه نیست همسر تو ، خواهر تو
گرچه نیست دختر تو،
گرچه نیست مادر تو
تو در آن لحظه ناپاک به خاطر آور
ز نگاه همسر
متحیر خواهر
قطعه قطه دختر
ز دل خون چکن و غرق حقارت شده آن مادر
تو به خاطر آور
خشمگینی و تو پر زور ، نشستی به سر طعمه خویش
میکنی ریش به ریش
طعمه ای غرق به خون
دست و پا بسته و در بند
و تو داری لبخند
چو شکستی جانش
چو شکستی بدن نالانش
چو شکستی سر و صورت و همه دندانش
و در آن لحظه ناپاک
که سیاهی به سر پنجه توست
به چه میاندیشی
تو که خوشنود از این کرده خویشی
ز کدامین کیشی
به چه میاندیشی
منم آن طعمه تو
من و هر قطعه جانم که باقی مانده
این تن درمانده
ز همه دوست و دشمن رانده
از حریم جانم
تو گذشتی پر از نفرت و خشم ، ناخوانده
تو چه میاندیشی
که اگر طعمه تو همسر توست ، خواهر توست
که اگر طعمه و قربانی تو دختر توست
که اگر طعمه و بازیچه ناپاکی تو، مادر توست
به چه میاندیشی
من و هرقطه جانم که به جاست
من به آینده انسان ، و به فردای امید
من به آن سرخی خون ، و به آن گرمی خاک
من به آن پاکی آبی و به مهر است که میاندیشم
تو چه میاندیشی
از کدامین کیشی
تو در آن لحظه ناپاک، به چه میاندیشی ؟
ا.ه.ل.ایرانی(اهلی) آبان ۱۳۹۰

Comments