بر ما سواری میکند
- laksariamir
- Jun 21, 2020
- 1 min read
بر ما سواری میکند
بر خدا دل بسته بودیم ، منتظر ، بر ما چه یاری میکند
کس نداند کی شود بیدار و بر ما کردگاری میکند
هر ستمگر هم به نامش سهل و آسان مرده خواری میکند
هر زمان دارد پیام از آسمان و ابتکاری میکند
ما خوش هستیم از دعا و دیگری بر ما سواری میکند
مانده ایم در جهل خود گویی که از ما خواستگاری میکند
دزد باور ، این سواری هر کجا ، در هر دیاری میکند
در دیار ما , بخواند روضه و عمامه داری میکند
کی عجیب است آشپز چون مرغ خوش باور سوخاری میکند
میکند با هر که با زنجیر پایش ، سازگاری میکند
گر نشستی بیصدا ، وین جهل خود را ، تا دچاری میکند
وانکه میماند به بند ریشه درد ، کی هواری میکند
هر طرف آزاده ای از این ستمها بی قراری میکند
میشود از جان به پا ، بر حق انسان پافشاری میکند
قطره خونی به رگهایش اگر هست پایداری میکند
قصه از آزادگی و استقامت یادگاری میکند
وان ستمگر هم نصیبش بند و زندان ، چوب داری میکند
با شکنجه ، با تجاوز ، با کمال ناگواری میکند
اینهمه جانهای پاک سوزاند ، ولی کی سرشماری میکند
چونکه این دم در سکوتیم ، زندگی را زهر ماری میکند
آنکه خاموش است به جا بنشسته تنها آه و زاری میکند
بر چه دل بندد که شاید دیگری آید و کاری میکند
تا جداییم ، این ستمگر ظلم خود را پاسداری میکند
اتحاد اما سرانجام ، این ستمگر را فراری میکند
ا.ه.ل.ایرانی (اهلی) دیماه ۱۳۹۰

Comments