چهار محال و بختیاری
---------
ز دور ایام بودند بختیاری ها خروشان
گهی در شهر و گه در کوه و دشت چادر نشینان
ز خوزستان، لرستان، اصفهان و غرب ایران
گهی قشلاق و گه ییلاق، ز تابستان ، زمستان
چهار لنگان و هفت لنگان ، ز هر سویی پلنگان
میان دشت ها و سبزه زاران ، کوه و دامان
ز یک سو بوده سرداران ، دلیران چون اسعد خان
ز یک سویی مشیری ها ، کلام شعر و عرفان
ز پروین بشنوی , شیر علی مردون , را فراوان
مصدق بوده اما بختیاری ، مرد مردان
فریدون بوده روزی گر نشان عدل و ایمان
چه سنتها که ماند بر مردمان از آن نیاکان
فریدون شد به پا با کاوه چون در جنگ دیوان
ضحاک ماردوش از سلطه افتاد شد گریزان
فریدون ها چو بسیار بوده در این خاک پاکان
زمانی آید و بر پا دلیران کرده توفان
گهی در اوج قدرت بوده هر سویی دلیران
گهی فقر است و نا حقی و جنگ، هر گوشه ویران
اگر چه بوده بسیار لحظه های تلخ و گریان
دلیرانند و میماند در ایران بختیاران
ا.ه.ل.ایرانی (اهلی) مهر ۱۳۸۹
Comments