باداباد
- laksariamir
- May 26, 2020
- 1 min read
باداباد
دادی تو هر آنچه کشته بودیم بر باد
اما چه ابا اگر تو میگردی شاد
اندیشه مکن که گشته ایم ما آزاد
هرگز نرود خاطره ها ما را یاد
در عشق اگرچه هست ای بس ابعاد
خودبین چو شوی نبوده عشق از بنیاد
گاهی تو بری به اوج یار و همزاد
گاهی تو رها کنی که یارت افتاد
گه گشته تو از مهر و صفایش معتاد
گه پر ز شکایت و بنامی شیاد
در عشق کجا کسی بگردد استاد
با صبر و سازندگی گردد ایجاد
حاصل چو شود ز عشق عمری فریاد
عشقی که چنین است چه به باداباد
ا.ه.ل.ایرانی (اهلی) از زمانهای بس دوردست
Comments