ایران من ، ایران تو
من عاشقم بر خاک تو ، هر گوشه، هر استان تو
خواهم که یکسان و رها ، ایران من ، ایران تو
از آن خراسان بزرگ ، سیستان بلوچستان تو
راز بزرگی مهر توست ، آن چهره شادان تو
از اردبیل با صفا ، تا گلشن زنجان تو
از شور آذربایجان ، من مانده ام حیران تو
من عاشق کردان تو ، زیبا چو کرماشان تو
برپا دلیر و پر خروش ، هستند ز کردستان تو
بنشسته بر دریاچه ات ، مازندران ، گیلان تو
بر ساحل دریای تو ، بوشهر و هرمزگان تو
کهگیلویه، بویر احمد ، البرز و یزد ، سمنان تو
گردد گلستان هر کجا ، پر شد کنون بستان تو
از اصفهان تا همدان ، قزوین و تا کرمان تو
ایمان من در خاک توست ، در قم نبود ایمان تو
از بختیاران دلیر ، ایلام و خوزستان تو
تا فارس، لرستان ، همصدا، با هم شویم درمان تو
در مرکز این سرزمین ، تنها نبود تهران تو
آزادگان از هر کجا ، همواره هم پیمان تو
بیگانگان با خائنان ، افتاده اند بر جان تو
سازیم تو را با همدگر ، این چهره ویران تو
دردم گرفت از درد تو ، از مرگ فرزندان تو
قلبم شکست از فقر تو ، از سفره بی نان تو
خواهم که تا ویران کنیم ، زندان من زندان تو
تا گشته آزاد هر کجا ، ایران من ، ایران تو
ا.ه.ل.ایرانی (اهلی) آذر ماه ١٣٩٢
Comments