اکبر امینی
اگر یکدم به پیروزی میهن بی یقینی
به یاد آور شجاعان و دلیران چون امینی
به یاد آور تو اکبر را ، صدایش چون طنینی
چو بر پا گشته و بالا زد این دم آستینی
در این جنبش نباشد اولین یا آخرینی
درخشان گرچه میماند به جنبش چون نگینی
به پا گشتی پر از عشق گرچه هر سو آتشینی
و بر پا ایستادی ، همچو سروی آهنینی
تو لایق بر هزاران و هزاران آفرینی
به چشم میهنم آزاده ای بس نازنینی
تو ای آزاده گر عاشق به خاک سرزمینی
اگر در بند هست اکبر ، تو این دم جانشینی
به پا خیز تا زیانی را به اکبر ها نبینی
چو میبینی تو اکبرها ز پیروزی امینی
ا.ه.ل.ایرانی (اهلی) بهمن ۱۳۸۹
«اکبر امینی ارمکی» صبح ۲۵ بهمنماه ۱۳۸۹ با در دست داشتن پرچمی سبز و عکس جان باختگان اعتراضات مردمی ۱۳۸۸ از جرثقیلی واقع در چهارراه قصر تهران بالا رفته و موجب تجمعات اولیه مردم در تظاهرات ۲۵ بهمنماه ۱۳۸۹ در این محل شد.
پس از حضور خانواده او از سوی مسوولین به محل و تهدید آنها، اورا مجبور به پایین آمدن از بالای جرثقیل کردند. او گردن خود را با طناب آبی به جرثقیل بسته بود تا در صورت دخالت ماموران به دار آویخته شود. در نهایت پس از پایین آمدن از جرثقیل از سوی ماموران امنیتی دستگیر شد.
پس از بازداشت این زندانی سیاسی خانواده او توسط نیروهای امنیتی تحت فشار برای انجام مصاحبه با صدا و سیما و اعلام عدم ثبات روانی او بودند، و تهدید شدند که امکان دارد حکم اعدام نیز برای وی صادر شود.
او پیش از تظاهرات ۲۵ بهمن ماه ۱۳۸۹ نیز در اعتراضات مردم ایران به نتایج انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ بازداشت شده بود و پس از دو ماه زندانی بودن در بازداشتگاه ۲۰۹ وزارت اطلاعات به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل شد. وی به مدت شش ماه در بندهای ۲۰۹ و ۳۵۰ زندان اوین در بازداشت به سر میبرد.
این زندانی سیاسی در تیر ماه ۱۳۸۹ و از سوی شعبهی ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی «صلواتی» و به اتهامات “اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور” و “شرکت در تجمعات غیر قانونی” به دو سال حبس تعزیری محکوم شد.
سرانجام و در زمانی که او به قید وثیقه آزاد شده بود در دادگاهی در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی «پیرعباسی» از همه اتهامات خود تبرئه شد.
سپس ۲۱ بهمنماه ۱۳۹۰ مجدد بازداشت شد. بازداشت کنندگان با استناد به حکم قاضی «رشته احمدی» و به دلیل مصاحبه اکبر امینی با رسانهها نظیر مصاحبه با «مسیح علینژاد» اقدام به بازداشت دوباره وی کردند.
او چند روز قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ با عنوان بازداشت پیشگیرانه بازداشت و بیش از صد روز انفرادی و بازجوییهای تحت فشار را تجربه کرد و مجددا از سوی شعبهی ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به اتهامات “اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور” و “فعالیت تبلیغی علیه نظام “به ۵ سال حبس تعزیری و نیز ۵ سال محرومیت از عضویت در احزاب و گروهها محکوم شد.
این زندانی سیاسی، مجددا ۴ شهریورماه ۱۳۹۱ بازداشت شد و دی ماه ۱۳۹۳ از سوی شعبهی ۱۵ دادگاه انقلاب به اتهام “اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور” به سه سال حبس تعزیری محکوم شد.
«حسین امینی»، برادر او در اسفندماه ۱۳۸۹ به طرز مشکوکی درگذشت. اکبر امینی درباره مرگ برادرش میگوید:”من فکر میکنم برای اینکه اینها بتوانند خانواده مرا در یک سکوت و انزوا قرار بدهند این فشار را بر روی برادر کوچکتر من آوردند و تا به حال هم پاسخ ندادند و گفتند شما هیچ مصاحبهای در مورد برادرتان انجام ندهید تا ما خودمان پیگیری کنیم و علت مرگ را پرس و جو کنیم و به شما اطلاع دهیم من به آنها گفتم شما خودتان بهتر می دانید که چگونه برادرم فوت کرده است. در آخر هم دادگاه به ما گفت این جوان بر اثر مصرف قرصهای روان گردان فوت کرده است.”
«ابراهیم نکونام»، رئیس کمیسیون اصل نود مجلس، در جریان قرائت گزارش مجلس از وقایع ۲۵ بهمنماه ۱۳۸۹، ادعا کرده بود: “سران فتنه داخلی علیرغم اطلاع از حمایتهای خارجی نه تنها فراخوان خود را لغو نکردند بلکه بر راهپیمایی غیرقانونی اصرار کردند. برای این منظور جوانی را با دوبار سابقه دستگیری به بالای جرثقیل فرستادند تا شعارهایی به نفع جریان سبز ارائه دهد و رسانههای خارجی آن را نمایش دهند.”
اکبر امینی همچنین از مصدومان حادثهی حمله به بند ۳۵۰ زندان اوین موسوم به “پنج شنبه سیاه” در ۲۷ فروردینماه ۱۳۹۲ بود که آن روز ماموران گارد ضد شورش زندان اوین ضمن حمله به این بند اقدام به ضرب و شتم گستردهی زندانیان که منجر به مصدومیت تعداد زیادی از زندانیان و همچنین انتقال گستردهی آنها به سلولهای انفرادی شد، کردند.
در پی این حادثه تعداد بسیار زیادی از زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ از جمله اکبر امینی، محمد صدیق کبودوند، جواد فولادوند، سمکو خلقتی، فرشید فتحی، سهیل بابادی و مسعود عرب چوبدار دچار آسیب دیدگیهای جدی شدند.
بنابراین گزارش، با وجود اینکه آخرین حکم محکومیت اکبر امینی به تحمل سه سال دیماه ۱۳۹۳ توسط شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب صادر شده ولی متاسفانه تاکنون هیچ حکم قطعی از سوی دادگاه تجدید نظر به وی یا وکلا ابلاغ نشده و این زندانی سیاسی عملا در بلاتکلیفی بسر می برد.
وضعیت پزشکی: بدلیل شکنجه از ناحیه کمر و پا دچار آسیب گردیده است
Comments