top of page
Search
laksariamir

امامزاده


امامزاده


غیر از رضا امامان ، خود خارجند از ایران

پس ما چرا هزاران ، داریم امامزاده

انگشت بر دهانم ، از حکمت خدایان

من گیج و مات و مبهوت ، اما نبود ز باده


شاید برای تحصیل , در گلشنی شکوفان

در را بسوی ایران ، بر کودکان گشاده

یک یک رسیده اینجا ، از دره و بیابان

آخر چرا نمودند ، بر تازیان افاده


شاید ز دوزخ خود ، گردیده اند گریزان

تا در بهشت ایران ، آورده بس نواده

شاید که شوق نوروز ، یا شادی بهاران

حال و هوای میهن ، در جانشان فتاده


شاید که شور آرش ، یا کاوه خروشان

از سینه ها و جانها ، در قلب خود نهاده

شاید که گشته مجذوب ، بر خاک و کیش و بنیان

آهن ربای میهن ، آورده هر براده


شاید که بوده ترفند ، از حاکمان دوران

این بقعه ها چو اینسان ، گردیده بس زیاده

شاید به فکر مردم ، اینها شدند فراوان

تا هر که آید آسان ، از هر کجا پیاده


تا مردمان بجویند ، راه و دوا و درمان

در جهل باور خویش ، بی منطق و اراده

غیر از رضا امامان ، خود خارجند از ایران

اینجا چرا هزاران ، داریم امامزاده


ا.هل.ایرانی - اهلی - اردیبهشت ۱۴۰۰






4 views0 comments

Recent Posts

See All

نیکا

Comentarios


bottom of page