top of page
Search
laksariamir

افشین اسانلو

افشین اسانلو این بوده پیامی که بجا هست ز اسانلو من کارگر هستم و نه نادان و نه هالو با کارگران گشته چو حق جو و سخنگو ظالم شده از وحشت او غرق تکاپو آزاده نشاید که کند بر ستمی خو همواره به پا گشته به پا کرده هیاهو همواره به پا بر ستم هر گوشه و هر سو از جان شده بر پا به ستمکاره ترسو تا جهل و ستم رفته از این گنبد جادو میزان شده یک بار دگر قلب ترازو دریاچه شد آزادگی ، افشین شده چون قو دشتی شده انسانیت ، افشین شده آهو در چنگ ستمکاره و بی یاور و دارو جان داده ولی مانده بجا نام اسانلو ا.ه.ل . ایرانی (تیرماه ١٣٩٢)




خواهر افشین اسانلو، فعال کارگری و زندانی عقیدتی که روز پنجشنبه ۳۰ خرداد ماه در زندان رجایی شهر  فوت کرد به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت که آنها از پزشک قانونی تقاضای رسیدگی در مورد علت مرگ برادرش را کرده اند. علت مرگ افشین اسانلو سکته قلبی عنوان شده است اما به گفته خواهر مرحوم اسانلو او هیچ سابقه بیماری قلبی نداشته و در آخرین ملاقات سالم بوده است. همچنین به گفته پرستاران بیمارستان فوت مرحوم اسانلو قبل از رسیدن به بیمارستان بوده است. خانم اسانلو در این گفتگو همچنین گفت که به آنها اجازه برگزاری مراسم در مساجد داده نشده و آنها به ناچار مراسم سوم و هفتم برادرش را در منزل برگزار خواهند کرد.

فرشته اسانلو به کمپین بین المللی حقوق بشر ساعتی پس از خاکسپاری برادرش در بهشت زهرای تهران در خصوص علت مرگ برادرش گفت:« پرستاران بیمارستان به ما گفتند که او را حدود ساعت ۸ پنجشنبه شب به بیمارستان آورده اند اما او مدت ها پیش از رسیدن به بیمارستان فوت کرده بوده. آنها گفتند که حتی برادرم در حد فاصل رسیدن به بیمارستان هم فوت نکرده بلکه فوتش قبل از اینها بوده است.»

این در حالیستکه سهراب سلیمانی، مدیر کل زندان های استان تهران در گفتگوی با خبرگزاری فارس در تاریخ اول تیرماه با تایید خبر فوت این زندانی گفت:« روز ۳۰ خرداد در زندان رجایی‌شهر کرج و پس از ابراز درد در ناحیه قفسه سینه به بهداری زندان منتقل می‌شود. پس از معاینه و گرفتن نوار قلب، به بیمارستان شهید رجایی کرج منتقل می‌شود و پس از چند ساعت بر اثر سکته قلبی جان خود را از دست می‌دهد.»

افشین اسانلو، ۴۲ ساله، فعال کارگری، برادر منصور اسانلو و از اعضای سندیکای شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه در سال ۱۳۸۸ به اتهام تبانی و اجتماع به قصد اقدام علیه امنیت ملی به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شد. او سال گذشته از زندان اوین به زندان رجایی شهر کرج برای سپری کردن باقی مدت محکومیتش منتقل شد.

مرحوم اسانلو اسفند ماه امسال با پایان یافتن دوران محکومیتش قرار بود از زندان آزاد شود اما غروب پنجشنبه ۳۰ خرداد ماه در بیمارستان رجایی شهر کرج به علت “سکته قلبی” فوت کرد و روز دوشنبه ۳ تیرماه در بهشت زهرا به خاک سپرده شد.

خانم اسانلو در پاسخ به اینکه چطور از فوت برادرش با خبر شده اند، گفت:« برادرم پنجشنبه فوت کرد اما مراجع قانونی با وجود آنکه شماره تلفن مادرم را داشتند زنگ نزدند و اطلاع ندادند. ما خبر را از دوستان مان صبح شنبه یعنی دو روز بعد از فوت برادرم شنیدیم. همان ها که برای ملاقات با زندانی هایشان به زندان رجایی شهر کرج رفته بودند، آنها به ما گفتند که شنیده اید افشین داخل زندان سکته کرده است؟! ما مات و مبهوت مانده بودیم. اصلا نمی توانستیم این خبر را هضم کنیم. تازه ما فقط شنیدیم که او سکته کرده، بلافاصله به زندان رفتیم اما ماموران به ما جواب درستی نمی دادند. مادرم با یکی از نگهبان های ورودی زندان که همیشه رفتار خوبی با مادرم داشته حال برادرم را پرسید اما او هیچی نگفت. بعد از اینکه جوابی از بخش ملاقات زندان نگرفتیم به بخش اداری زندان رجایی شهر رفتیم و آنجا بود که به ما گفتند برادرم فوت کرده و گفتند که برای تحویل گرفتن جنازه اش باید حتما از دادسرا نامه داشته باشیم.»

فرشته اسانلو در حالیکه به شدت متاثر بود، گفت:« ما تا عصر شنبه درگیر گرفتن نامه از دادسرا بودیم بعد به بیمارستان رفتیم. تا زمانیکه به بیمارستان نرفتیم و جسد را ندیدیم باورمان نمی شد. »

خواهر افشین اسانلو در پاسخ به اینکه آیا برادرش سابقه بیماری قلبی داشته است، گفت:« برادرم اصلا مشکل قلبی نداشت و حالش خوب بود. او هر روز در محیط زندان ورزش می کرد و دو هفته قبل با مادرم ملاقات حضوری داشت. مادرم می گفت که حال افشین خوب بوده و صحیح و سالم بوده است. افشین اگر مشکلی داشت حتما به مادرم در آن ملاقات می گفت به همین دلیل ما وقتی شنیدیم که او در اثر سکته قلبی فوت کرده واقعا شوکه شدیم.»

فرشته اسانلو با اشاره به پیگیری های خانواده اش برای علت مرگ و جوابیه پزشک قانونی گفت:« پزشک قانونی که به ما جوابی نداد گفت سه ماه دیگر جواب روشن می شود. ما هنوز اطلاع خاصی نداریم. اما برادرم آنجا امانت بود و مسولان زندان باید امانت داری می کردند و او را سالم برمی گرداندند. به نظرم مسولیت مرگش با آنها است.»


0 views0 comments

Recent Posts

See All

نیکا

Comentarios


bottom of page