آمنه بهرامی
- laksariamir
- Jun 4, 2020
- 1 min read
آمنه بهرامی
گر پی قصه انصاف تو از اسلامی
تو بیا بشنو از آن آمنه بهرامی
مرد پاشیده برویش چو اسید از جامی
چهره نابود و دو چشم کور شد از ناکامی
کس به دادش نرسید ، کی شده بود اقدامی
رفت شش سال و رسید حکم قصاص الزامی
گر که حکم بوده به زندانی و یا اعدامی
میرسد یک شبه حکم ، نیست در آن ابهامی
این چه عدلیست که آرد به بشر سرسامی
بند و اعدام و ناقص شدن از اندامی
حق زن خورده و پهن کرده دگر سو دامی
کی رسد بر همه سنگدلان فرجامی
کی رها میهن از این نفرت و هر بدنامی
کی رسد حق بشر بر بشر از اسلامی؟
اهلی
ا.ه.ل.ایرانی (اهلی) اردیبهشت ۱۳۹۰
آمنه دارای کاردانی رشتهٔ الکترونیک در دانشگاه آزاد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر بود که پس از فارغالتحصیل شدن در رشته الکترونیک مشغول به کار در شرکتهای مختلف مهندسی پزشکی شد. او در سال ۱۳۸۳ مورد حمله اسیدپاشی فردی به نام مجید موحدی از همکلاسان سابق خود در دانشگاه قرار گرفت چون آمنه با تقاضای ازدواج موافقت نکرد. آمنه مدتها زیر آزار مجید و خانواده اش بود. اسید پاشی دو چشمان آمنه را کور و چهره و بدنش را نابود کرد. در بیمارستان به آمنه بخوبی رسیدگی نکردند, و سرانجام اس طریق خواهرش که ماجرا با گروهی در کنفرانس پزشکان در اسپانیا در میان گذشته بود, آمنه در اسپانیا تحت درمان قرار گرفت. بسیاری از پولهای جمع شده به نام آمنه هرگز بدستش نرسید. بعد از شش سال دادگاه اسلامی حکم قصاص بر کور کردن یک چشم مجید را داد که در لحظه آخر آمنه از حق نیم بند قصاص خود هم گذشت.
Comments