آذربایجان
-----------
هست هر استان ایران در دل ایرانیان
شادمان هر دم چو آید نام آذربایجان
هر طرف فرهنگ و تاریخ از زمان باستان
از هنر ، آیین و آزادی ، سراسر داستان
ملک زرخیز و به حق هست آذر آبادگان
آتش میهن چو گردیدند در آنجا دیده بان
گشته چون دروازه و راهی به هر سوی جهان
آورد اندیشه های نو به میهن بی گمان
بوده و باشد همیشه محفل دلدادگان
محفل میهن پرستان، محفل آزادگان
ایستادند این دلیران بر علیهه ظالمان
حاکم ظالم و یا بیگانگان و نوکران
زین سبب از داخل و خارج نبودند در امان
گشته چون بازیچه دست سیاست پیشه گان
فتنه کاران دست اندر کار بودند هر زمان
دست مزدوران بیگانه همیشه در میان
گه به نامی از دموکراسی و گه همسایگان
دست ناپاکی ست اندر کار از بیگانگان
گرچه دیر و زود گردند فتنه ها بر ما عیان
آن زمان بینی تو دندانهای تیز خائنان
مانده آذربایجان و مردمانش جاودان
همچو آواز و سرودی، همچو شعر شاعران
مردمی میهن پرست و مردمانی قهرمان
پر ز عشق و هر زمان در راه میهن داده جان
مهد بابک بود و مهد باقر و ستار خان
سرخی خون دلیران سرخ کرد بس جامگان
گر که گمنام یا که نامی ، یک پیام از مردمان
هر زمان میهن پرستی هدیه بود و ارمغان
ترکهای آذری، این خلق ایران زادگان
در کلام حق و آزادی همیشه هم زبان
در میان خاک پاکش نیست جای هرزگان
جاودان ماند همیشه ، نام آذربایجان
ا. ه. ل. ایرانی (اهلی) شهریور ۱۳۸۹
Comments