آبادان
در گوشه ای از میهن ما در ایران
بنشسته درون قلب ما آبادان
بس رخت عزا که دید و گشت بس ویران
در طول زمان بدست هر بیوژدان
این شهر کهن که بوده در خوزستان
نامش شده آبادان از اوپاتان
از دجله و کارون چو بهشت شد شادان
گرمای جهنم است ولی تابستان
از صنعت نفت نشد به بیچیزان نان
بیگانه و خائنان از آن پر امکان
پالایش نفت و نعمت از نخلستان
افسوس نگشته نان و آب در استان
زحمتکش و کارگر شدند حق جویان
کردند چو اعتصاب و کردند طغیان
در جنگ جهانی و عراق هم هر آن
برپا شده در دفاع ز میهن از جان
از متروپل و رکس و غمی بی پایان
گردیده قلم درون دستم لرزان
با مردم میهن هر زمان هم پیمان
بنشسته درون قلب ما آبادان
ا.ه.ل.ایرانی -اهلی- خرداد ۱۴۰۱
Comments