Hiva Panahi
- laksariamir
- Jun 28, 2020
- 2 min read
شد ز انسانها جدا ....
از صدای ناله ها ، پر شد از غم در هوا
سینه ها خالی ز مهر ، پر ولی از ناروا
از عمل خالی شدیم ، پر شدیم از ادعا
هر کجا در جستجو ، با دعا و بی دعا
در پی یک دست پاک ، یک نگاه آشنا
ما دویدیم هر کجا ، کرده دریاها شنا
پر زدیم تا آسمان ، تا که شاید ما رها
کی رها گردیم ولی ، تا نپردازیم بها
بی خبر از جهل خود ، چون نهان در ریشه ها
بر خود اما میزنیم ، هر طرف ما تیشه ها
آنچه بر یک سفره هست ، شادمانی و غذا
میشود بر دیگری ، محنت و رخت عزا
نان گران است پس چرا ، گر فقیر است نانوا
آنکه آرد دردمان ، کی دهد ما را دوا
من نمیدانم چرا ، نشنود کس یک صدا
یا چرا انسانیت ، شد ز انسانها جدا
این همه درد و بلا ، یا صدای ناله ها
کی بیارد این میان ، آدمیت یاد ما
گرچه داریم ناله ها ، گرچه غم هست در هوا
گشته با هم همصدا ، تا به پا بر ناروا
ا.ه.ل.ایرانی (اهلی) آبان ۱۳۹۱
مرگ در پنجاه و پنجمین روز اعتصاب غذای کردهای اسیر در ترکیه
This is word by word from Hiva, the way it was written:
Hiva Panahi
Today we are in 55 days and Kurdish prisoner on Hungry Strike in Turkey prisons.
Every mother is a poem itself,
Every mother brings life and transmits culture,
Every mother give peace, but the mothers of Kuridstan a living in a hell.
The government of Turkey, Iran, and Syria a prohibit the Kurdish language and Culture. So dying mothers and children. In fact dying peace, so dying every parts of us ancient Civilization. My dear people please support the Kurdish prisoner on Hungry Strike in Turkey prisons

Comments