top of page

گلرو

  • laksariamir
  • Jun 9, 2020
  • 1 min read

گلرو بنشسته اگر بسی و خم نیست به ابرو برخاسته از جا همه طغیان شده گلرو آزاده دلان را چو شد او یار و سخنگو پر گشته هوا زین همه آزادگی او این دم پی جانش شده این حاکم پر رو چون گرگ پلیدی که بیفتد پی آهو این لحظه که میهن شده هر سو به تکاپو بر ماست که بر پا شده گردیده بلندگو در این همه ظلمت تو مپرس مهدی من کو گر مهدیه ها آمده هر سو شده خوشبو پایان سیاهی شده نزدیک ز هر سو بر پا شده بر درد وطن گر شده دارو بر پا چو شود هر طرف آزاده و دلجو در بند نماند دگر آزاده چو گلرو ا.ه.ل.ایرانی (اهلی) آذر ۱۳۸۹






Recent Posts

See All

Comments


Subscribe Form

©2020 by Amir Ahli Laki. Proudly created with Wix.com

bottom of page