نیکا
کشتن نیکا دلم خون کرد و پر اسرار بود
دولت و دین بار دیگر عامل کشتار بود
پاره های جان او هر کس ربود کفتار بود
پاسخ این دولت بی عاطفه انکار بود
نوجوانی عاشق نقاشی و هشیار بود
پر ز رویاها , ز شور زندگی سرشار بود
در وطن چون فصل برپاخیزی و پیکار بود
هدیه دولت و دین بر مردمان آزار بود
قصه ی ما دردی از صدها هزار نادار بود
قصه ی آزادگانی همدل و بیدار بود
قصه ای از سینه های مردمی بیزار بود
قصه برپایی بر یک دولت خونخوار بود
ترس و جهل و فقر میهن همچو یک دیوار بود
کوه ناحقی بروی مردمان آوار بود
فقر و بیماری و درد مردمی بیکار بود
هر کجا آزاده ای در بند و یا بر دار بود
پاسخ دولت به مردم جای نان رگبار بود
آتش مرگ از ستمکاران استثمار بود
پاره های غرق خون در هر طرف انبار بود
هدیه از این دولت و دین جنایت کار بود
هر که بشنید زین ستمها در وطن بیزار بود
بر ستم مشتی شویم ما , هر کسی بیدار بود
کشتن نیکا دلم خون کرد و پر اسرار بود
بی سلاح و بی دفاع قربانی کشتار بود
ا.ه.ل ایرانی -اهلی- مهر ماه ۱۴۰۱
---
کشتن نیکا دلم خون کرد و پر اسرار بود
دولت و دین بار دیگر عامل کشتار بود
پاره های جان او هر کس ربود کفتار بود
پاسخ این دولت بی عاطفه انکار بود
Comentarios