فریب

فریب

ای بسا افسانه دانیم از خیانت یا فریب

از سرآغاز آدم و حوا و شیطان بود و سیب

وز پی آن درد و رنج و مرگ و نابودی و خون

هر زمان زحمتکشان و توده ها را شد نصیب

هر طرف جادوگری ، پیغمبری آمد پدید

مردمان را گفته تا باشند صبور و بس شکیب

باور مردم چو سکو شد برای حیله کار

اندک اندک ثروتی از خون مردم زد به جیب

با سیاست دین و مذهب با دروغ و حیله ها

تیره کردند دیده و اندیشه ها را ، کو طبیب؟

بس جنایت شد به نام ایزد و پروردگار

ای بسی کشتند و سوزاندند و بر دار و صلیب

لاشه خواران چون فتادند بر تن زحمتکشان

گه شدند همسفره با هم یا که گردیدند رقیب

در پی قدرت فتادند چونکه ناپاکان دهر

حاصلش جنگ است و بیداد، کشت وکشتاری مهیب

با گذشت سالیان شد حیله ها پیچیده تر

شد فریب و نقشه ها همچون معمایی عجیب

زین همه نیرنگ و ترفند کی شویم آسان رها

راهمان گردیده دشوار ، پر فراز و پر نشیب

اتحاد است چاره ما در میان حیله ها

مردمان ، آزادگان و آشنایان غریب

پشت پرده نقشه ای شوم است نهان از دیده ها

بر حذر باشیم و آگاه زین همه رنگ و فریب

ا.ه.ل ایرانی (اهلی) شهریور ۱۳۹۰