سبز کردن سبزه در روزهای پایانی هر سال از دیرباز , یکی از ویژگی های آیین بزرگداشت و جشن نوروز بوده. سبزه , یکی از هفت سین سفره نوروزی , نمادی از زایش طبیعت و چرخش چرخه زندگی است . چون ماه اسفند که آخرین ماه زمستان است زمان کاشت دانه و غلات می باشد به همین جهت سبز کردن سبزه نیز در اواخر این ماه انجام می گیرد.
در ایران باستان , از بیست و پنج روز مانده به نوروز در قصر شاهان ، دوازده ستون از آجرهای خام درست می کردند و بر هر یک از این ستون ها یک نوع غله می کاشتند و بر این باور بودند که اگر سبزه ها به خوبی برویند آن سال برایشان ، سالی پر از خجستگی و بارور خواهد بود.
دانه های گندم ، لوبیا ، برنج ، عدس،ارزن ، باقلا ،کنجد و نخود جزو غلاتی بودند که بر روی این خشتها کاشته می شدند و روز ششم عید این غلات را می چیدند و به نشان خجستگی و باروری در تالارهای قصر پراکنده می کردند و اغلب سه قاب از سبزه به علامت اندیشه نیک ، گفتار نیک و کردارنیک بر سفره قرار می دادند و همچنین سه غله ی مهم که جز قوت و غذای اصلی مردم بود یعنی ارزن و جو و گندم نیز سبز می شدند تا آن سال برایشان سالی پر خیر و پر برکت باشد.
در شهر یزد از پانزده اسفند به بعد مردم شروع به کاشت سبزه در بشقابها و کاسه های زیبا ی سفالی با طرح و رنگهای زیبا می کنند زرتشتیان معتقدند که سبز شدن سبزه نماد نو شدن دوباره زندگی و فصل رشد و نمو دانه ها نشان نیکبختی و افزایش باروری کشت می شود.
زرتشتیان یزد در گذشته بر روی کوزه های سفالی " تره تیزک" که در زبان خود به آن "ششه" می گویند سبز می کردند.اما امروزه اغلب گندم و عدس کشت می شود گرچه ماش و تره تیزک نیز سبز می کنند. به این صورت که در ابتدا تره تیزک را از شب قبل خیس می کنند و بعد در درون کیسه هایی که از پارچه های نازک تهیه شده می ریزند و در جای گرم می گذارند تا دانه ها جوانه بزنند جوانه زدن دانه در زبان زرتشتیان "روز آمدن " نام دارد بعد این دانه های روز آمده را در بشقابهای پهن بدون لبه که اغلب سه تا هستند و فقط برای کاشتن سبزه ، می ریزند و بعد روی این جوانه ها را لایه ای از ماسه نرم می پاشند و کم کم آب می دهند تا به تدریج رشد کرده و سبز شود.
در طول سالها مراسم و باورهای دیگر هم افزوده شده, چون گره زدن سبزه و دعای روز سیزده, برای گرفتن آرزو و خواهش. سبزه های زیبا از اول عید تا سیزدهم فروردین در سفره های نوروزی نگه داری شده, سپس مردم در روز طبیعت بر ای سیزده بدر به بیرون از شهر می روند سبزه خود را به آب روان و جاری می سپارند. گرچه گرامیداشت آیین کهن ویژگی خود را دارد, امروزه باید خردمندانه این آیین را پاس داشت, و از آلوده کردن محیط زیست هم خودداری کرد.
---
سبزه ای را من برویانم ...
سبزه ای را من برویانم ز جان در این زمان
تا بیارد مهر و امید هر کجا در این جهان
با خود آرد حق اندیشیدن و حق بیان
آورد پروانه ها رنگین تر از رنگین کمان
تا برای مهر و آزادی بگردند قاصدان
دانه های دوستی آرند به دنیا ارمغان
هر کجا رویند اگر آزاده هستند مردمان
سبزه ای رویان به هر سو تا بگردد بیکران
ریشه هایش در دل خاک و نه در هفت آسمان
ریشه هایش در دل آزادگان پیر و جوان
سبزه ای با وسعت دنیایی از آزادگان
مست و سیراب از عرق یا خون بس زحمتکشان
سبزه ای را من برویانم ز جان در این زمان
تا بیارد مهر و امید هر کجا در این جهان
ا.ه.ل.ایرانی (اهلی) اسفند ۱۳۹۰
---
سبزه ای را من به آبی از امید انداختم
سالها در ناامیدی و جدایی باختم
باختم اما بهایش را ز جان پرداختم
وقت آن شد از امیدم اتحادی ساختم
اهلی
---
گره زن سبزه ای با هوشیاری
رها کن در میان جویباری
به امیدی که نوروز بهاری
در این راه رهایی کرده یاری
اهلی
--
مکن آلوده
این شهر پر از فریب و درد و دوده
زنهار مکن تو بیش از این آلوده
بس گرچه سخن ز کیش و آیین بوده
آیین کهن نبوده بی محدوده
اندیشه پاک و نیک چو بود شالوده
از آن چو خطا رسد شود بیهوده
این سبزه در آب رود رهی پیموده
بس دیده که سینه را به ما بگشوده
هر کس که پیام سبزه ها بشنوده
بر داغ زمین خسته کی افزوده
در شهر ستم که ظالم است آسوده
هر جان و تنی ز بار غم فرسوده
این شهر پر از فریب و درد و دوده
بیهوده مکن تو بیش از این آلوده
ا.ه.ل.ایرانی (اهلی) فروردین ١٣٩٣
Comments