نسرین جوادی
در دست پلید دشمنانی ننگین یک کارگر است که گشته جانش خونین باید که یکی شویم و گردیم فریاد بشنیده جهان که تا ز نام نسرین اهلی --- نسرین...
Amir Laki (AHLI)
در دست پلید دشمنانی ننگین یک کارگر است که گشته جانش خونین باید که یکی شویم و گردیم فریاد بشنیده جهان که تا ز نام نسرین اهلی --- نسرین...
ز دین و دولتت مپرس ، دلیل هر چه زوری هست چو درد میهنم کنون ، ز جهل و بیشعوری هست در این شب سیه که ما ، امیدمان به نوری هست خوش است دلم که...
گشته اند دزدان دریغا هر طرف ارباب جان دزد باورها و احساسات و دزد آب و نان ریشه های فقر شدند ارزانی از دزد بزرگ دزد کوچک بوده یک قربانی از...
جان لنون , از موفق ترین خوانندگان دنیا, زاده ۹ اکتبر ۱۹۴۰ , که ۴۰ سال پیش تنها ۴۰ ساله بود که با ۴ گلوله نفرت کشته شد. --- جان لنون این...
همگامی و خرد را ، گر کرده راه و پیشه عمر سیاهی و درد ، ما بشکنیم چو شیشه سرتاسر دیارم ، در شهر و کوه و بیشه گر متحد ، خردمند ، گردیم به...
از اعدام شدگان دهه شصت , حبیب خبیری در سال ۱۳۳۴ در تهران به دنیا آمد و بزرگ شد. به ورزش مورد علاقه اش فوتبال روی آورد و به زودی از چهره...
درود هم میهن درود هممیهن ، به هر چه مرد یا زن بپا شویم با هم ، به هرچه اهریمن به ریشه های درد ، به ترس و نادانی به هر چه دشمنیار ، به پا...
فرمانده نبوده آنکه مردم را کشت یا هر که به درد مردمانش کرد پشت فرمانده درون دست نیست هر انگشت آنست که بر ستمگران گردد مشت اهلی...
مستی گزین، بنزین نزن ، چون آبجو ارزانتر است دزدیده آب و نان ز ما ، آنکس که با ایمان تر است فرمانده ی دزدان اگر ، از درد ما شادان تر است...
جنایت را نمیبخشم نمیبخشم ستمهای ولایت را نمیبخشم و از یادم نخواهم برد ، جنایت را نمیبخشم سوار مردمان گشتند بنام آسمان ها من این نامردمان...
کدامین دشمن کدامین دشمن مردم تواند در چهل سال کند ویران سراسر سرزمینی بس کهنسال بسازد لشکری از ترس و جهل و با خرافات سوار باور مردم کند...
کشور ما را نبود کمبود دین و اعتقاد گرچه نادر شد در اینجا ریشه های اعتماد کس ندارد اعتقاد بر اعتماد در دین باد کی توان کرد اعتماد بر...
بسوی آينده تو کرده ای ما را ، زبون و درمانده و ما تو را کردیم ، فقیه و فرمانده ز هر طرف دادیم ، هر آنچه ممکن بود که تا کنی ما را ، حقیر و...
در خداحافظی با خائنان و بیگانگان همه ی آزادگان باید همصدا و برپا باشند. ------- خداحافظ به فرمانده خداحافظ به فرمانده ، خدای درد و نادانی...
آبادان در گوشه ای از میهن ما در ایران بنشسته درون قلب ما آبادان بس رخت عزا که دید و گشت بس ویران در طول زمان بدست هر بیوژدان این شهر کهن...