برابری
اندیشه ما برابری هست هر جا یکسان به همه کودک و مرد و زنها چشمان چو گشایی تو ببینی روزی این هدیه آسمانی است بی همتا اهلی
Amir Laki (AHLI)
اندیشه ما برابری هست هر جا یکسان به همه کودک و مرد و زنها چشمان چو گشایی تو ببینی روزی این هدیه آسمانی است بی همتا اهلی
ازدواج کودکان کودکان سازند جهان زیباتر و بس شادما ن کی توان شد شادمان از ازدواج کودکان گر زمانی بوده رایج این ستم بر دختران قرنها بگذشته...
ای بسی هستند پی آزادگی ها سینه چاک ای بسی بر پا شوند با نام نیک خود ز خاک آنکه ماند زیر خاک هرگز نیارد کس به یاد گرچه بر جا مانده هر...
با سراپای وجودم شاکی ام از ستمها ، جهل و کشتار، شاکی ام با سراپای وجودم ، شاکی ام از من این دم بر تو اقرار شاکی ام بشنو این دم از سرودم...
کودک آزاری مکن گر خود هستی ناتوان از من نگه داری مکن بی گناه و بی پناهم بر من آزاری مکن صحبت از مهر و محبت یا وفا داری مکن اشتباه است خشم...
جدال حق گهی من در شگفتم ، عاجز از هر گونه صحبت خدایان و امامان کی به جانم کرده رحمت ؟ و بسیارند اگر مردان نادان در جماعت تو گویی زاده اند...
گناه میرویم با چشم بسته گر لب کشتار گاه تا نگردیم ما خردمند هست این از ما گناه کی نیاز است دشمن ما گرد آرد یک سپاه گر که ما نادان نشینیم...
میروم من مدرسه! دانش آموزم روم من مدرسه درس دین دارم و درس هندسه میروم من مدرسه آن سوی آب همچو رویا هست تو گویی من به خواب میروم بالای...
دارا و ندار من نمیدانم که غمگین است و یا هست خنده دار داستان این شکایتهای دارا و ندار هر دو دارند درد دلها ، سالهای آزگار یک پی نان است و...
فرزندان ایرانیم ما غنچه های گلزار ، بشکفته در بارانیم از ریشه های توفان ، فرزندان ایرانیم دزدیدند بابا ، مامان ، این دم ما در زندانیم با...
میعاد دادخواهی کس شنید آیا ز جانم ناله و فریاد را چونکه کشتند مردم آزاده و آزاد را ای بسی پرپر شدند گمنام گر آزادگان هر کجا حافظ شویم ما...
در اینجا یا در آنجا در آمریکا یکی کشتند تو گویی انقلاب است در ایران میکشند هر روز و میگویند ثواب است در اینجا حق پرسش نیست و یا حق عدالت...
هرگز نکرد این کارگر به مردمانش یک بدی بی آب و نان زیر ستم , کی دم زد اما احدی برپا برای حق حسن , شرم است نیاید مددی آزادگان یاری دهیم ,...
علی نانوایی در میان درد و فقر و نارضایی رفته در بند ستمگر نانوایی گرکه برپا , این نبود از خودنماییی این نبود بی دینی و از بی خدایی جرم...
من ندارم اعتقادی جز به انسانهای پاک من ندارم بر نژادی بهتر هرگز اعتقاد از زبان و از نژاد برترت با من مگو چونکه هست با راه انسانها و با من...
گرچه گفتند پایه های ظلم را کردیم خراب ما ندیدیم هرگز این را و نکردیم انتخاب چاره زحمتکشان گاهی چه هست جز اعتصاب جز تشکل ، جز تجمع ، جز به...
بهشت ---------- مردم از آغاز خواهان جواب و مبتلا تا که راز زندگی گردد به آنان برملا سرنوشت من چه باشد از خدا و از قضا؟ میروم من در بهشت...
کاخ ستم در نبرد زندگانی بین خوبی و بدی کاخهای ظالمان هرگز نباشند ابدی همه جا در پی قدرت و پر از رنگ و ریا با دغل کاری و وحشیگری و با حسدی...
ناپاک کجا داند کس این حالم چو بر جان دست ناپاک است شکسته چون وجودم را و قلبم اینچنین چاک است مپرس از درد روح و جان که میداند چه دردناک...
مروارید و صدف در خلیج پارس هستند بس جزایر هر طرف ای بسی ایرانی و از آن پر از شور و شعف گرچه در تاریکی امروز تاریخ وطن دست ناپاکی بگیرد...