Amir Laki (AHLI)

شرم است بر ما ------------------- شرم است اگر نشسته ایم ما بر جا امروز دلم شکست و شرم است بر ما در سینه پر از غم است و زخم است دلها شرم...

من نمیدانم ، نمیفهمم من نمیدانم ، نمیفهمم ، چرا تنها شدم من چرا تنها در این دنیای پر غوغا شدم چون خطای آفرینش گم شدم در زندگی بیصدا و...

آتش حق را برافروز به یاد آرم پیام و پند دیروز ز کار و زحمتت باشی تو پیروز ولی درمانده ام ، آشفته در سوز از این دنیای بی انصاف و مرموز...

اشک تنها راه نیست بهر آزادی به پا شد میهن اما صد عجب کرم و زالو جا به جا شد گرچه دیگر شاه نیست گر به پا شد میهن من بهر آزادی خویش در پی...

Nasrin- A woman, mother, and wife, For freedom, stands up and would give life Who is this savior of the chained and the trapped , Come on...

در میان ظالمان قصه ای از درد و رنج دارم کنون ای دوستان از گلی همرنگ ما پژمرده در آن بوستان داستان از دختری هست در میان ظالمان دختری...

همجنسگرایی هر روز شنیدی سخنم ز ماجرایی امروز سخن گویم از همجنسگرایی تاریخ بشر ندیده مرز و انتهایی هر گوشه چو پر شد از دروغ و از خطایی هر...

زنان سرزمینم..... منم مردی که این دم شرم دارم بر جبینم پیامی دارم این دم بر زنان سرزمینم ببخش من را که با خاموشی و نادانی خویش شدم ماری...

اسارت --------- ای خدای مردمان خوب و بد پس چرا خوبان اسیرند تا ابد میزنی بر سینه هاشان دست رد فکر من کی میدهد اینگونه قد روزها را بشمرد...

همبستگی جای هر خودخواهی و خود بینی و یکدندگی بر همه آزادگان یک راه هست ، همبستگی ناله ها داریم و گه بنشسته با افسردگی روز و شب گه در...

منم مسؤل که هست مسؤل، که هست مسؤل این دم به جز من یا تو کیست مسؤل الان منم مسؤل اگر بنشسته خاموش منم مسؤل هر اعدام و زندان منم مسؤل آزار...

از ایرانم ----------------- نمیدانم ، نمیدانم، بر این ظلمت چو بر پایم کجا خواهم، کجا راهم، بپا , برجا , کجا جایم گهی صیاد دریایم ، و باد...

کردستان ----------------- سخن گوییم اگر از سربلندی ها و طغیان به یاد آریم همه از جان ز کردستان و کردان میان دشت ها و تپه ها و کوه و...

کولبر بار دیگر آمد از مرگی خبر بار دیگر کشته اند یک کولبر بار اول پای او کردند هدر انفجار مین بود، او رهگذر یک طرف از فقر بشکست آن کمر یک...

ما کودکان عالم ، تا کی به بند بمانیم تا کی ز درد و محنت آواز غم بخوانیم گویند که بوده حکمت در پشت راز خلقت ما گرچه آن نفهمیم، ما گرچه آن...

بهاره هدایت این لحظه که میکنم ، فریاد برایت یاد آ ر تو از هموطن خود ، هدایت زندان شده دانشکده ، اندیشه هوایت پیوند تو با میهن و کردی تو...

راه چاره اگرچه قلبهامان در سیاهی گشته این دم پاره پاره بدست ما و بر ما هست همیشه راه چاره شنیدی گر تو ناپاکان سخن گویند ز بالای مناره و...

عاطفه به من بگو از عاطفه ، که قصه اش چگونه بود به من بگو که عاطفه ، اگر نبود چرا نبود بگو در این جهان غم ، که جان او کجا غنود در این دیار...

عمری درد است، عمری رنج است عمری نادار کار است دشوار ، ره ناهموار ، جان هست ابزار از بی آبی ، از بی نانی ، حال ما زار اما ظالم ، از نعمتها...

ای زن و مرد بیگناه ، اگر که بر خود نگری که زندگی سخت تو ، چگونه گردد سپری چه بوده سهم زندگی ، چه بوده جز دربدری چگونه عمرمان گذشت ، چو...