Amir Laki (AHLI)

جاودانگی در اندازه انسان بودن است . واکنش , شیوه زندگانی و دستاوردهای ما در جهان هستی ست که میتواند جاودانگی را به ارمغان بیاورد --- در...

ما رهبران دیندار صاحب شدیم به باور بر جان و مال مردم ، ما حاکمیم و داور در حقکشی و دزدی ، ما بوده ایم برابر هرگز اگرچه اینجا بر کس نگشته...

این دین و دولت نامردمی و شیطانی, از عشق , انسانیت , وژدان و خانواده چه میتواند بداند و دردا که از ماست که برماست --- از ماست که برماست...

چگونه میتوان سیاهی را اصلاح کرد و خاکستری جلوه داد , با رنگ خون چه میکنیم؟ --- خاکستری قصه ما ز جداییست و از خودسری است تو مگو مشکل من...

با هر باوری که در جنبش آزادی دارید, فریب کسانی که قصد خراب کردن زندانیان سیاسی و پراکندن تخم تردید, ناامیدی و نفرت و جدایی را دارند...

هم آخور و هم توبره از آخور و از توبره , سهمی بخورم حالا اینجا چه کسی داند , از ره چه رسد فردا نان شب خود گیرم , از میهن و از ملا از پله...

در عجب هستم از این دین در نمازش هست قضا گرچه نیست بر سفره های مردمان آب و غذا زندگی بر دزد و جانی هست حلال و هست سزا سهم هر آزاده و دانا...

بیگانه اگر خوش است که داریم مذهب خواهد که همیشه مانده ما چون در تب از باور دین چو ساختیم یک عقرب بر ریشه اندیشه زدیم نیش اغلب اهلی تصویر...

در کتاب درد و غم هر جا زدم برگی ورق گفته شد باکی به دل نیست چون خدا هست جای حق گر خدا در جای خود ماند و حق ماند رها میشود بهتر ثبات این...

همبسته ز هشیاری در کشور ما جرم است آزادی و هشیاری آزاد نبود اینجا , اندیشه و پنداری این دم که بس افتادند , میهن شده آواری آزاده به یاد...

نزدیک به ۸۲۰۰ امامزاده, دست مک دونالد را هم از پشت بسته, و همینطور شعبه های جدید باز میشوند, ولی افکار ما بسته تر! -- امامزادگان تا شدیم...

مشکل ما در وطن از ریشه بود راه نجات ساحل اندیشه بود کاش جهالت فقط از شیشه بود کاش فقط راه خرد پیشه بود اهلی ریشه و اندیشه غرق شدیم گر که...

تا کی کنم مدارا من با چه کس بگویم , این مرگ بیصدا را من مانده مست و حیران , تا کی کنم مدارا لعنت به هر که آورد , ترفند آیه ها را از ما...

مزگت و مسجد مسجد امروز گر که در دستان هر دیوانه است ریشه این واژه خود یک قصه و افسانه است از عربها نیست مسجد , ریشه اش شاهانه است حاصل از...

غرق شرم هستم و میسوزم من از اعماق دل چون شنیدم زانچه بگذشت بر تن پاک گوئل مادری زحمتکش از دین یهود و حامله رفته بر داری ز نفرت , حاکم از...

به من چه اگر افتاده ایران دست نامردان به تو چه اگر ویران شود هر گوشه از ایران به من چه اگر ایران شود در دست دین ویران به تو چه چو قسمت...

شد ماه محرم و دلم باز شکسته چشمان خرد چونکه در این قافله بسته ویروس رسید باخردان خانه نشسته انسان که نبود مرگ چو آورده ز دسته اهلی...

گم شد ره آدمیت و ما حیران خوش کرده دلی به گوشه ای در هذیان شرم است مرا قلم بدستم لرزان من منتظرم که تا رسد یک انسان اهلی جورج، ماهی قرمز...

پدرم کشته شد و کس نشنید داد و هوارم من ندیدم شب آخر که ببوسم بفشارم گرچه من با پدرم خاطره و عکس ندارم مهر او مانده در این خانه که من غرق...

تا روزی که مردم ما از یک امامزاده سیار مراد میگیرند , امید و آینده ما سوار بر همان ماشین است و بس امامزادگان تا شدیم از باور دین ما به...